ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





اشتراک های دانلود از ایران یو اف سی

در این بخش میتوانید اشتراک های دانلود از سایت را مشاهده و خریداری نمایید .

Team Xtreme Tehran
آموزش جوجیتسو برزیلی محل تبلیغ شما IWE محل تبلیغ شما
صفحه 2 از 3 نخست 123 آخرین
نمایش نتایج: از 11 به 20 از 27
  1. #1
    کاربر سایت

    عضو انجمن
    تاریخ عضویت
    2013/10/03
    نوشته ها
    860
    7,043
    مبارز مورد علاقه Aaron_Riley_Headshot2012

    Post سلسله مقالات معرفی و بیوگرافی اساتید پیشکسوت رزمی





    به نام خدا

    با سلام خدمت دوستان و کاربران عزیز،در این تاپیک بیوگرافی و مقالاتی
    راجع به اساتید و پیشکسوتان کهن شرقی و غربی ورزش های رزمی و
    معرفی سبک های آونها قرار داده میشه.
    نکات مهم درمورد فعالیت در این تاپیک:
    دوستان لطفا مطلقا نظر و پست هایی غیر از مقاله تو این تاپیک ارسال
    نکنن
    ، نظرات خودتون رو در تاپیک بحث و گفتگو ارسال کنین. این تاپیک
    فقط ویژه ی ارسال مقاله ست،در صورت ارسال پستِ غیر از مقاله،اون
    پست بدون اطلاع قبلی حذف خواهد شد.
    لطفا مساله.ی کپی.رایت.رو.بطور.جدی درنظر.داشته باشن.و درصورتیکه
    مطالب.از.سایت و منبع.ایرانی.قرار.داده میشه حتما نام منبع رو ذکرکنن.


    باتشکر، تیم مدیریتی انجمن ایران یو اف سی.




  2. #11
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot
    : زادروز ۱۷ ژانویهٔ ۱۹۴۲ ‏(۷۳ سال)
    لوییویل، کنتاکی
    محل زندگی میشیگان
    ملیت آمریکا
    پیشه بوکسور
    سال*های فعالیت ۲۹ اکتبر ۱۹۶۰-۱۱ دسامبر ۱۹۸۱
    دین مسیحیت سپس اسلام
    همسر سونجی روی (۱۹۶۶-۱۹۶۴)
    بلیندا بوید (خلیله) (۱۹۷۷-۱۹۶۷)
    ورونیکا پورش (۱۹۸۶-)
    یولاندا (تاکنون-۱۹۸۶)
    فرزندان ۷ دختر: مریم، جمیله، راشده، لیلا، هانا، میا، خلیله
    ۲ پسر: محمد علی جونیور، اسد امین
    کلی در زبان انگلیسی به معنای خاگ و گل است. وکاسیوس کلی نام یک برده است. درسال 1999 بعنوان ورزشکار قرن انتخاب شد. . 56 پیروزی. .5 شکست. 37 ناک اوت درسال 1964 علی به دلیل توانایی های اندکش در خواندن و نوشتن از سربازی معاف شد. درسال 1966مجبور بود به ارتش آمریکا بپیوندد تا در جنگ ویتنام شرکت کند.اما او به جنگ نرفت وگفت جنگ خلاف اموزشهای قرآن کریم است ما در جنگ مسیحیان یا جنگ کافران شرکت نخواهیم کرد. در عین حال برای کسانی که مرا کاکا سیاه خطاب کرده اند هرگز نخواهم جنگید. اگر بوکسور نمی شدم یک نقاش می شدم او می گفت در کشور خودم با مردم سیاه مثل سگ رفتار می کنند
    علی خودش را اینگونه توصیف کرد. من مثل یک پروانه حرکت میکنم ومثل یک زنبور نیش میزنم. من خطرناک هستم. من درخت انداخته ام.با تمساح جنگیده ام .نهنگ شکار کرده ام .رعد را به زندان انداخته ام وبه برق دستبند زده ام .من سریع ام سریع. در سال 1967عنوان قهرمانی و مدرک بوکس او گرفته شد .اجازه حضور دربازیهای حرفه ای از او گرفته شد. او به 5 سال زندان محکوم شد اما با پرداخت پول از زندان جان بدر برد وداد گاه عالی امریکا مانع از اجرای این کار شد .بعدا به 3 سال کاهش یافت .او 3 سال از بهترین سال های زندگیش را از دست داد. درسال 1970 به او اجازه داده شد مسابقه بدهد
    در سال 1964 برای نخستين بار قهرمان جهان شد. چگونگی مسلمان شدنش. .... محمد علی تحت تأثیر فردی بنام مالکوم ایکس قرار گرفت. وبعدها نام خود را به کاسیوس ایکس تغییر داد . مدتی بعد الیجاه محمد یکی از رهبران مسلمان آمریکا نام محمد علی را برای او برگزید.
    نظر بروسلی درباره محمد علی کلی. .. محمد علی کلی بت بروسلی در بوکس بود بروسلی انقدر فیلم های او را میدید تا بیشتر حرکاتش را یاد بگیرد بروسلی برای اینکه بتواند حرکات او را عینا تقلید کند فیلم های او را در آئینه می دید .چون گارد بروسلی چپ بود وگارد محمد علی راست. او میتوانست گارد محمد علی را در آئینه چب ببیند

    نویسنده ..علی حاجی پور
    ویرایش توسط Ali.masoyama : 2015/07/04 در ساعت 00:38
  3. #12
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot
    محمد علی کلی حتی در بوکس هم عقاید ضد اورتودوکس داشت و مثلا” به جای آنکه مثل سایر بوکسورهای اورتودوکس هنگام دفاع دستهایش را بالا و روی صورتش بگیرد، آنهکا را در پایین میگرفت، همیشه فاصله اش با حریف نسبت به سایرین بیشتر بود و ضربات مشتش به سر از هر بوکسور دیگری بیشتر بود. اگرچه شاید این مساله در طول یک مسابقه ریسک بیشتری داشته باشد اما ضربات سنگین به اعضای بدن برای ناک اوت کردن حریف از روی رینگ موثرتر است و کلی معتقد بود نمیخواهد با فریب دادن دیگران قهرمان شود.

    در ۲۷ ژوئن ۱۹۷۹ محمد علی اعلام بازنشستگی کرد و با دنیای پر هیجان رینگ و بوکس خداحافظی نمود. اگرچه در طی دو سال پس از آن مسابقاتی هم انجام داد ولی در آخرین مسابقه خود برابر ترور بربیک که ۱۲ سال از او جوانتر بود شکست خورد و پس از این شکست در سال ۱۹۸۱ با رکورد ۵۶ پیروزی، ۳۷ ناک اوت و ۵ شکست به طور کامل از بوکس کناره گیری کرد.

    نویسنده .علی حاجی پور
  4. #13
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot
    خاطرات دان کینگ اسطوره ای از دنیای رینگ /سخنرانی پادشاه

    ورزش*>*لیگ برتر -*اما "دان کینگ" در دنیای قصه های هالیوودی زندگی نمی کند، او حتی در دنیای معمولی ما آدم های معمولی هم زندگی نمی کند، او از جهان خشن بوکس می آید، با کلی قصه های شنیدنی که مو به تن آدم راست می کند.

    پدرخوانده. بیش تر از هر لقبی به او می آید. وقتی پشت میز نشسته و انگشت می چرخاند و از این می گوید که چطور محمد علی و فورمن را به جان هم انداخته، آدم یاد مارلو براندو می افتد که پشت آن میز چوب گردو، دست زیر چانه زده و با صدای تودماغی اش از آدم هایی حرف می زند که زنده یا مرده شان بسته به یک اشاره او است.
    دان کینگ، برنامه ریز اسطوره ای دنیای بوکس، در جشن تولد 80 سالگی اش، وقتی رو به روی خبرنگار "دیلی میل" می نشیند، به یاد می آورد که با برگزار کردن مسابقه علی و فورمن در زئیر، نه تنها دنیای مشتزنی که " کل این دنیای لعنتی" را عوض کرده. 37 سال از آن ماجرا می گذرد اما ماجراجویی های کینگ تمام نشده و "سخنرانی پادشاه (کینگ یعنی پادشاه)" در سالروز تولدش ادامه دارد. می گوید یک بار نیم میلیون دلار به "فلوید می ودر" قرض داده و شاید همین ماجرا کمک کرده تا برگزاری مبارزه "می ودر" و مانی پاکیائو به طور مشترک به او و باب آرام- رقیب ابدی اش- برسد. شاید اگر آن نیم میلیون نبود، کینگ هم در پولسازترین مبارزه تاریخ جایی نداشت.
    او پشت میزش نشسته، پشت دنیایی از یادگاری های گران قیمت و خاطره انگیز ، در اتاقی که هر جای دیوارش قاب عکسی است از او در کنار وزیر و وکیل و ستاره ها. او پشت میزش نشسته و داستان هایی تعریف می کند که شاید پیش تر هیچ وقت نشنیده باشی.*
    وقتی با چنین آدم با نفوذی در دنیای بوکس روبرو می شوی، اولین سوالی که به ذهنت می رسد این است که بهترین بوکسورهایی که دیده ای ، چه کسانی هستند؟ جوابش کمی عجیب و غریب است:" شوگر ری رابینسون."*
    رابینسون را نمی شناسید؟ جیک لاموتا را چطور؟ لاموتا قهرمان - در حقیقت ضد قهرمان- فیلم گاو خشمگین است، همان مشتزنی که رابرت دنیرو نقشش را بازی کرده. در همان گاو خشمگین هم چندباری با رابینسون توی رینگ می رود و مبارزه می کند و حالا دان کینگ می گوید مشتزن محبوبش شوگر ری رابینسون است؛ بعد از او هم این ها را دوست دارد: جو لوییز، محمد علی، لری هلمز، خولیو سزار چاوس و روبرتو دوران.


    دوران زندان
    البته زندگی دان کینگ همیشه سر و کله زدن با ستاره ها و برگزار کردن مسابقه بوکس و پول درآوردن نبوده. زندگی واقعی او از توی زندان شروع شده. به خاطر این که یک دزد را با تیر از پشت زد و کشت، 4 سال رفت زندان و از پشت میله ها به طور مکاتبه ای از دانشگاه اوهایو مدرک گرفت و " کتاب هایی از شکسپیر، پروست، گوته، چرچیل و خیلی های دیگه خوندم."
    سلطان اضافه می کند:" اون حرف های عالی اون مردای بزرگ نذاشت دوباره به خیابونا برگردم. همه می گفتن برمیگردم ولی برنگشتم. ماکیاولی یادم داد بهتره از تو بترسن تا عاشقت باشن؛ چون اگه دوستت داشته باشن، ممکنه حس کنن آدم ضعیفی هستی. من به دیگرون کمک میکنم ولی برام مهمه که این کارو از موضع قدرت انجام بدم."


    در دادگاه
    همه همیشه به قدرت او معترف بوده اند، حتی مشتزن هایی که یک ضربه شان می تواند چند نفر را با هم از پا در بیاورد. با این حال قدرت دردسر هم دارد. مایک تایسون، علی یا لنوکس لوییس، که هرکدام روزگاری قهرمان سنگین وزن جهان بوده اند، علیه دان کینگ به دادگاه شکایت کرده اند تا پای او به انواع جنجال ها باز شود:" زیر گوششون می خوندن که لیاقت پول بیش تری رو دارن و این طوری ذهنشونو مسموم کردن و دیگه رسم شد که همه از من شکایت کنن. قلبم به درد اومد. بدتر از همه هم وقتی بود که اونایی که خیلی کمکشون کرده بودم، چرت و پرت بارم کردن. قبلا هم گفته ام. مایک تا قرون آخر پولشو گرفت ولی من 36 ساعت در روز باید می نشستم و اون حرفا رو تکذیب می کردم. نمی گم این ماجرا اذیتم نکرد ولی آخه می دونستم که هیچکس نمی تونست اندازه من برای اونا پول دربیاره. یکی مثل لنوکس پرسودترین مسابقشو از من داشت. مایک هم نه چن میلیون که واسش چن صد میلیون پول درآوردم. آخر سر هم بیشترشون برمیگشتن پیشم. الان مایک و محمد دوباره دوستم هستن.این ثابت میکنه بیگناه بودم. "
    سلطان فقط از ممشتزن ها ضربه نخورده؛ یکی مثل فرانک وارن- او هم مدیر و برگزار کننده مسابقه بوکس است- را زیر پر و بالش گرفت ولی کار این 2 تا هم به دادگاه کشید...و وارن باخت:" هنوز فرانک رو خیلی دوس دارم. حقش نبود ریکی هاتون، جو کالزاگ و امیر خان ولش کنن. اونا بدون اون به اینجاها نمی رسیدن. فرانک سر قضیه دادگاه هنوز چن صد هزارتا به من بدهکاره ولی میدونم بالاخره بدهیشو تسویه میکنه، همونطور که میدونم فلوید جونیور هم حالا که قراره دوباره بجنگه، اون نیم میلیونو بهم پس میده."


    ستاره ها
    سخنرانی طولانی پادشاه به جاهای هیجان انگیزی می رسد. او درباره ستاره ها حرف می زند:"هیچکی هیچوقت توی رینگ مثه تایسون ویران کننده نبوده. هیچکی هیچوقت مثه اون دنبال ناک اوت کردن نبده یا مثه اون نتونسته حریفاشو ناک اوت کنه." درباره محمد علی هم می گوید:" اون موقع پدیده بود.اگه تو اوجش 4 سال محروم نمی شد، الان داشتیم دنبال کلمه می گشتیم تا بتونیم توصیفش کنیم. چیزی که باعث میشه با بقیه فرق کنه اینه که حاضر نشد توی ویتنام مبارزه کنه. از حق خودش به نفع حق مردم آمریکا گذشت. توی رینگم ثابت کرد نابغه است. علی می تونس هر جا که میخواد برسه. وقتی داشتن یه خونه سالمندان رو تو نیویورک می بستن، پولشو داد و این رو واسه هیچکس تعریف نکرد تا این که خیلی سال بعد همه فهمیدن. با اون هوش و مهربونی، آره، می تونس اولین رییس جمهور سیاه آمریکا شه."


    هم چنان فعال
    کینگ قبل از مصاحبه در جلسه ای با یک تاجر چینی شرکت کرده بود و حالا در آستانه بستن قراردادی چند میلیون دلاری است تا چند مسابقه در ماکائو برپا کند. او در 80 سالگی هم چنان فعال است و مهیای راه انداختن مسابقه بوکس. این به علاوه مبارزه 100 میلیون دلار "می ودر" و " پاکیائو" مهم ترین پروژه های این روزهای سلطان هستند. خودش انتظار دارد می ودر، " بهترین بوکسور دنیا" در این بازی پاکیائو "که از غیبت فلوید بیش ترین سود رو برده" را شکست دهد.
    با این حال معتقد است بوکس سنگین وزن امروز ستاره بزرگی ندارد:" کلیتچکو ها آدمای بزرگ و خوبین ولی بیش تر بهشون میخوره قهرمان آلمان باشن تا جهان. دیوید هایه هم که جلوی ولادیمیر وحشتناک افتضاح بود. هایه اگه منو داشت، این طور ابلهانه نمی جنگید. او استیلشو داره که سنگین وزنو زنده کنه ولی توی یه استادیوم پر آلمانی، یکی از اون بوکسورایی شد که می ترسن به سفیده مشت بزنن..."


    ***
    دان از روزهای بهتر در بوکس حرف می زند:" این بازی که من توشم، قهرمان لازم داره و اون جوونایی که الان توی فقر و بیکارین، میان و این جای خالیو پر می کنن." او - که گفته می شود 300 میلیون دلار ثروت دارد- چند ماه پیش همسرش را از دست داد:" بدون اون به هیچکدوم از اینا نمی رسیدم." و وقتی ازش پرسیدند دوست دارد روی سنگ قبر خودش چه چیزی بنویسندف جواب داد:" برای اون روزی کار کرد که همه بتونن خوب لباس بپوشن."*
    لابلای آن همه قابی که روی دیوار آویخته شده، نقل قولی هست که سعی می کند تصویر دان کینگ را از نوشته روی قبرش هم بهتر نشان دهد:" دان کینگ میتونه دنیا رو نجات بده؟ اگه نه، اونی که میتونه رو میشناسه."


    محبوب ترین مبارزات
    وقتی نظرش را راجع به مسابقات محبوبش می پرسند، این شکلی می چیندشان:
    1974: علی جلوی فورمن
    1975: علی جلوی فریزر
    1978: لری هلمز ، کن نورتون را زد
    1990: خولیو سزار چاوس توانست ملدریک تیلور را در ثانیه های آخر، در حالیکه عقب بود،ناک اوت کند
    1980: روبرتو دوران در مونترئال ، شوگر ری لئونارد را برد

    *
  5. #14
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot
    روکو فرانسیس مورچگیانو " معروف به "راکی مارسیانو " ملقب به "خرد کننده ی سیاه" بوکسور سنگین وزن دورگه آمریکایی-ایتالیایی متولد اول سپتامبر 1923 در بروکتون آمریکا.

    راکی مارسیانو با جثه ای که خیلی به یک بوکسور سنگین وزن نمی خورد تمام بوکسورهای سنگین وزن زمان خود را شکست داد. مارسیانو با تنها 84 کیلو وزن و قدی حدود 178 سانتی متر (که حتی میتوانسته 2 وزن پایینتر نیز مسابقه دهد اما در سنگین وزن و با بوکسور های 110 کیلو مسابقه میداد !! و هیچ شکستی هم نخورد !!) از سال 1952 تا 1956 بدون پذیرفتن حتی یک شکست و به طور مداوم قهرمان جهان بود و 6 بار از عنوان قهرمانی خود دفاع کرد. مارسیانو در مسابقات حرفه ای خود 49 بار روی رینگ رفت و در 43 مسابقه حریفان خود را ناک اوت کرد و در 6 مسابقه با امتیاز به برتری رسید.

    محمد علی کلی درباره او می گوید : " وقتی من 14 سالم بود و به رادیو گوش می دادم

    می شنیدم که گزارش گر می گفت « و هنوز هم قهرمان سراسر جهان راکی مارسیانو است» و من می دانستم که روزی می خواهم قهرمان جهان شوم و مارسیانو در ابتدای راه من تاثیر زیادی داشت"

    جو ولکات به راکی می گوید : " من عنوان قهرمانی ام را دوست داشتم.و دوست ندارم آن را به هیچ -- واگذار کنم اما اگر قرار است آن را از دست بدهم خوشحالم که آن را به تو واگذار می کنم تو بوکسور خوبی هستی و قهرمان خوبی خواهی شد."

    جو فریزر از معدود افرادی که محمد علی را شکست داده می گوید : " جو لوئیز بزرگترین قهرمان سنگین وزن تمام دوران است و مارسیانو دقیقا بعد از او نفر دوم است. و محمد علی کلی بعد از من قرار می گیرد چون من او را شکست داده ام و اگر من توانسته ام او را ببرم پس حتما لویئزو مارسیانو هم می توانستند او را شکست دهند."

    و مارسیانو در باره خودش می گوید : " من هیچ وقت در رینگ نترسیدم. من می توانم با هر انسان زنده ای مسابقه دهم "

    مارسیانو وجو لوئیز قهرمانان قبل از کلی،فورمن و فریزر بودند و اواخر ورزش حرفه ای لوئیز مقارن بود با ابتدای کار مارسیانو بود... مارسیانو ی جوان و با انگیزه در مقابل جو لوئیز پرتجربه و اندکی مسن و قهرمان جهان مسابقه داد. لوئیز قهرمان محبوب مارسیانو بود اما در مسابقه هر یک باید برای پیروزی می جنگیدند... راکی در راند هشتم لوئیز را ناک اوت کرد و بعد از مسابقه در رختکن گریست. او همچنین دوبار جو ولکات قهرمان قبل از خود را در راند 1 و 13 ناک اوت کرد.

    بعضی منتقدان پس از مارسیانو معتقد بودند تنها دلیل شهرت وی رکورد 49 مسابقه و 49 پیروزی اوست و آن هم به این خاطر است که در زمان او بوکسور های قوی زیادی حضور نداشتند و جو لوئیز اگر جوان تر بود او را شکست می داد. اما خیلی ها هم اعتقاد دارند مارسیانو قادر بود تمام قهرمانانی که بعد از خودش آمدند را هم شکست دهد.

    مارسیانو در رینگ به هیچ چیز جز بردن فکر نمی کرد. صورتش بسیار محکم بود و تحمل ضربه های سنگین را داشت. قدرت مشت هایش در هر دو دست بسیار زیاد بود و با حالتی شبیه گاو وحشی خمیده و با سر به سمت حریف نزدیک می شد. او سرعت کلی را نداشت اما یک بوکسور کامل بود و همانطور که از رکوردش پیداست 88% مسابقاتش را با ناک اوت برنده شد و در 11 مسابقه حریف را در راند 1 ناک اوت کرد.

    به عقیده خیلی ها مسابقه جرسی جو والکات در مقابل راکی مارسیانو بزرگترین مسابقه قهرمانی سنگین وزن تا هم اکنون بوده است. راکی در این نبرد که چهل و یکمین مسابقه او بود برای اولین بار و در راند اول با هوک چپ وحشتناک والکات به زمین افتاد و در شمارش تا شماره 3 بلند شد. راکی در آن مسابقه تا راند سیزدهم از نظر امتیازی خیلی عقب بود اما در راند 13 با ضربه دست راست وحشتناک (در عکس می بینید) که گفته می شد این ضربه هر کسی را نقش بر زمین می کرد ؛ والکات را ناک اوت کرد و قهرمان جهان شد.
    کارشناسان این ورزش،بوکسورهایی که با او مسابقه دادند معتقد هستند که مسابقه با راکی دردناک ترین مسابقه است و هر تماس او با بدن با درد همراه است. او سرعت لوئیز را نداشت اما هر مشت او معادل با چهار مشت لوئیز بود. مشت های او به قدری محکم بود که حریفان نامداری چون والکات و جولوئیز دیگر نمی توانستند دست هایشان را برای دفاع نگه دارند و هر ضربه مارسیانو می توانست حریف را از پای درآورد.کارشناسان براورد کرده اند که مشت های مارسیانو سنگین ترین مشت در بین تمام مشت زن های تاریخ بوده و هر مشت وی برابر با 4 مشت جو لوییز بوده او از تمام بدنش برای مشت زدن استفاده می کرد و تمام وزن او پشت مشت هایش بود نه تنها وزن بازوانش. بازوهای مارسیانو از تمام قهرمانان سنگین وزن کوتاه تر بود و او باید برای رسیاندن مشت هایش به خریف ابتدا از میان مشت های آنان می گذشت و برای همین خاطر است که می گویند او محکم ترین بوکسور جهان بوده است. مسابقه ی انتخاب برتزین بوکسور سنگین وزن تاریخ کلی – مارسیانو مسابقه قرن 20*. این مسابقه هیچ وقت به طور واقعی برگزار نشد برگزار نشد اما برای تهیه یک فیلم قرار شد یک مسابقه نمایشی کاملا محرمانه برگزار شود و نتیجه آن بعدا توسط کامپیوتر اعلام شود. مارسیانو در آن هنگام که 6 ماه قبل از مرگش بود و 7 سال میشد که از بوکس خداحافظی کرده بود و 45 سال داشت و حدود 30 کیلو سنگین تر از وزن خود سر مسابقات بود. اما با تمرینات جدی 25 کیلو وزن کم کرد و خود را به شرایط رویایی خود نزدیک کرد و. بر خلاف آن کلی که به خاطر نرفتن به سربازی از مسابقات محروم شده بود جدی تمرین نکرد اما در اوج قدرت بود. گرچه مسابقه رسمی نبود و محرمانه بود اما برای هر دو بوکسور جنبه ی حیثیتی بسیار بالایی داشت چون مسابقه برای انتخاب برترین بوکسور سنگین وزن طول تاریخ بود و هر دو با تمام قوا آمده بودند و به نوعی میشد این مسابقه را جدال بوکس کلاسیک با بوکس نوین دانست راکی هیچ وقت نتیجه این مسابقه را نفهمید اما بعدا اعلام شد که راکی مارسیاند در راند 13 کلی را ناک اوت کردو به پیروزی رسید و این تنها مسابقه ای بود که محمد علی در آن با ناک اوت بازی را واگذار کرد و مارسیانو محمد علی را که تا به حال بیش از 4 بار ناک داون نشده بود دوبار در طول بازی ناک داون کرد و خودش نیز یک بار ناک داون شد که دومین ناک داون در طول زندگی ورزشی حرفه ای خود بود. . مارسیانو در 45 سالگی دربک حادثه دلخراش هوایی در آستانه سالروز تولدش در 31 آگوست 1969 درگذشت و جهان را از وجود برترین بوکسور تمام دوران محروم کرد به هرحال راکی مارسیانو بزرگترین و نامدارترین بوکسور های تاریخ از جمله جولوییز محمد علی جرسی حو جوولکات ازارد چلیس آرچی مور و... را شکست داده تا ثابت شود که برترین نابغه ی بوکس در تمام دوران بوده و از نظر شخصیتی هم چنان درجه ای داشته که سیلوستر استالونه نام محبوب و معروف فیلم های سینمایی خود "راکی" را از نام راکی مارسیانو گرفته و محبوب ترین و برترین فیلم سینمایی تاریخ (بنا یه انتخاب همه ساله ی مردم امریکا) فیلم "گاو خشمگین" با بازی رابرت دنیرو بوده که بازهم از شخصیت مارسیانو گرفته شده و نمونه های بسیار دیگری را هم میتوان نام برد به طور مثال فیلم راکی بالبوا(راکی6) در مورد بازی تاریخی محمد علی کلی و راکی مارسیانو ساخته شده و براساس آن است به هر حال با تمام بی توجهی و ناشناخته بودن مارسیانو در ایران هیچ -- نمیتواند جایگاه بالایی که این نابغه که حتی میتوانسته دووزن پایین تر هم مشت زنی کنه رو نفی کنه و بعید است با این روال تا ده ها یا شاید هم صد ها سال دیگر کسی نظیر مارسیانو وارد دنیای بوکس یشود.*


    .:منبع . ماهنامه ورزشی
  6. #15
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot
    اساتید بزرگ نینجوتسو

    هنری زیبا با شیوه های تكنیكی و یك هنر كهن و سری كه سلایان متمادی با اعمال خارق العاده خود دنیای هنر رزمی را مات و مبهوت ساخته است*. نین جوتسو فقط تكنیكهای جنگی نیست بلكه قسمتی از روان شناسی هنر رزمی نیز هست . نین جوتسو هنری است به لطافت گل به سختی فولاد و به تندی رعد و بامعروفترین خانواده نینجاها = هاتوری – موموچی و فوجی بایاشی بودند .

    اسامی متولیان این هنر كه در ترویج وشناخت این ورزش تلاش بسیاركرده اند .

    كوموری ماتومون: استاد تغییر قیافه ،نینجایی بود كه در تغییر قیافه استاد بود .وی از نینجاهای ساجی گوروبی بود معروف به کوتاه قدها .نینجاها با تغییر قیافه خود را به شكل افراد زیر درمی آورند

    *

    - جنگجویان -كشاورزان -هنرمندان -هنرپیشه های تئاتر- بازرگانان- روحانیون كاهنها و یا راهبه ها

    *

    یكی دیگر از استادان تغییر قیافه ( یامادایمون ) بود
    با چنان سرعت و به چنان صور گوناگون تغییر قیافه میدهد كه اگر از میان جمعیت انبوهی عبورمیكرد تا پیش ازخارج شدن ازجمعیت خود را به بیش از شش قیافه مختاف درآورده بود.

    كاسومی روتسوكه : نینجایی كه بعلت حقه ها و ترفندهای زیركانه اش معروف بود .

    نیسموتسوگه كیزارو :استاد تكنیكهای پرش بود . چنان عالی و بلند می پرید كه بی اغراق كسانیكه موفق به دیدن پرشهای او می شدند تصور میكردند كه او پرواز میكند .

    هاجیسوكه تسو:مهارت در كندن و حفاری زمین به هنگام فرار شهرت بسزایی یافته بود. می گویند او چنان سریع زمین راحفرمیكرد كه موش كور هم نمیتوانست با اورقابت كند. (یکی از روشهای ایتون نوجوتسو)

    ساروتوبی ساسوكه :نینجایی كه نامش به معنی پرش میمون بود و بخاطر مهارتهای آكروباتیك میمون وار خودوقدرت وخشونتی كه در جنگهای تن به تن داشت زبان زد همه بود. اودارای انعطاف بدنی زیادی بود كه باعث میشداعمال خارق العاده ای چون دویدن ،پریدن وبالارفتن ازدرخت را به نمایش بگذارد .

    یكی از جنبه های مهم اعمال نینجا كیفیت وفاداری و چگونگی تصمیماتش در خدمتگذاری به استاد ، رهبر و مریدشان بود.نینجاها اغلب شكست ناپذیربودند واگر اتفاقی می افتاد كه باعث لو رفتنشان می شد خود به زندگیشان خاتمه می دادند .

    هاتوری هانزو یكی از نینجا بسیار باهوش بود وی جونین معروف بود كه در كار پرتاب نیزه مهارت زیادی داشت . وی یکی از صدها استادکاربرد انواع سلاحهای نین جوتسو بود.
    قانونی كه موفقیت هاتوری هانزو را در تمام عملیاتش تضمین می كرد این بود

    ( برای فریب دشمن نخست اطرافیان خود را فریب بده )

    امروزه متاسفانه این روش در بین مربیان غیر فنی ورزشهای رزمی متداول شده است .


    كریگاكوره سایرو :میتوان او را نینجای بی احتیاط نامیدزیرا اشتباه ساده باعث به دام انداختن اوشد
    كاسومی دانجو : یكی از استادان نیرنگ و حیله بود كه به حقه ای كه به كپناچی رهبر نینجاهای ادا زد توانست با ضربه سختی كه به گردن او وارد كرد وی را از پا درآورد .

    یوكینونه كیناچی :مهارت در پرتاب سوزنهای سمی از دهان . شینوبی فوکی باری جوتسو
    نینجای كوتوله برای انجام ماموریت ها خاص وی حدود یك متر قد داشت و تعلیم دیده بود كه در اجرای عملیات در محیطهای تنگ و محدود ساعتها بسر ببرد .

    سامپو جنزای :نینجای ماهر و كاردان بود كه توانست با زیركی خود زهر مهلكی را كه در چای و نان قندی او ریخته بودند تشخیص دهد و از مرگ حتمی نجات پیدا كند .

    كائی جوزو:نینجایی كه نگران كشته شدن به دست نینجاهای توكوگاوا بود و با نقشه ای ماهرانه كه با دوست قدیمیش توفی طرح ریزی كرده بود توانست مرگ قلابی را به نمایش بگذارد .

    ٭ساجی گوروبی :نینجایی كه در گذشتن از آب با وسایل شناور مهارت زیادی داشت و بوسیله دستگاههای شناورعجیب خودبه نام میزوگوموتوانست ازآن ساحل خطرناك عبوركندوبه پایگاه خود برسد.

    عده ای از نینجاها كه آموزش راهزنی دریایی دیده بودند . فوماكاتیین بودند فوماكوتارو یكی از رهبران آنها در ضربه زدن به تاسیسات توكوگاوا بود .

    ٭كوزوكه مورینائو :جنگجوی نیرومندی كه برای به دست آوردن اثر كلاسیك چینی از هیچ تلاشی دریغ نكرده بود ودر آخر بعلت عجله ای كه در گرفتن دست نوشته بدون هیچ توضیحی از نینجای خود كرد تمام دست نوشته در زیر نور آفتاب محو شده و از بین رفت .

    ٭اداجاجیرو كی از نینجاهای كوزوكه بودو نینجایی جوان ، خوش سیما و نوازنده ماهر كه با نزدیك كردن خود به راهب بزرگ و به قتل رساندن او توانست دست نوشته سحرآمیز را بدست آورد .
    ٭كوسونواكی ماساشیگه كی از فرماندهان نظامی كه از هوش سرشاری برخوردار بود كه افراد نینجای زیادی را براساس آرایش تاكتیكی خود آموزش می داد كه باعث موفقیت او در نبرها میشد .

    توسالای كی از نینجاهای مشهور 480ساله پیش كه بعلت بی احتیاطی كه كرد دستگیر شد به طرز فجیحی به قتل رسید.به دستورارباب كووانا پوست بدنش را ذره ذره کندن .

    تویسوكاجیرو :فرزند توتساكای كه واقعه مرگ پدرش را فراموش نكرده بود و سوگند خورده بود انتقام بگیرد و حیثیت خانواده و مسلك نینجایی خود را اعاده كند .

    ٭كاتوتانزو:نینجایی كه توانست طلسم قلعه سووا را بشكند و با استفاده از پنج نینجای دیگر كه در خندق خود را معلق كرده بودند توانست قلعه را تصاحب كنند .

    ٭یاماگوچی یمون كی ازنینجاهای وفادارساجی گوروبی بود كه توسط جنگجویان بیگنوا دستگیر وسپس كشته شد. وی از نینجاهای وفداری بود که برای هر نوع ماموریت داوطلبان از خود گذشتگی داشت . وی یکی از اسطوره های عملیاتی این هنر بشمار میرود.

    ٭هوریكاواگنزو كی از بهترین نینجاهای كوزوكه بود اما متاسفانه در تونلی كه برای رسیدن به دستنوشت حفر كرده بود توسط یك گروه از راهبان كه از راهب بزرگ دستور میگرفتند با هدایت دود به داخل او را دچار خفگی كردند و از پای درآوردند .

    ٭ تاكی گوچی یاسوكه : نینجا دو جانبه بود كه برای كشتن كریگاكوره فرستاده شده بود .

    *فیودو كی از خانواده های نینجا كه در پرتاب شوریكن( ستاره) مهارت داشت كه مسئول توسعه

    *شیوه های متعدد و موثر كاربرد این سلاح مخرب و رمزی بود.

    ٭ توشیت سوگو تا كاما تسو: استاد بزرگ هنرهای رزمی نین جوتسو پدر او کبریت ساز بود .تاکاماتسو مردی بسیار باهوش وشجاع بودوی لقب سوک (Soke)را به شاگردخود ماساکی هاتسومی بین سالهای 1960 تا 1970 اهداکرد. تاکاماتسو خدمات فراوانی برای زنده ماند نین جوتسو به ننیجاهای سراسر دنیا کرد. نام وی درنامودا-کاکه بوجینکان دوجوی توگاکورو نوشته شده است.

    ٭دکتر ماساکی هاتسومی : مسئول بوجین کان توگاکیورریو نینجوتسو (هنبو) شهر نواد ژاپن می باشد وی پیش ازپنجاه سال از عمر خود را جهت معرفی ،توسعه ، اموزش این هنر وزین گذرانده است.وی چندین کتب وفیلمهای آموزشی دراین امربسیارمهم به چاب رسانیده است

    جمله ای ازسوک : هنر رزمی نین جوتسو حقیقت هنری است برای بهتر زندگی كردن و بهتر بودن نینجوتسو یك هنر آزاد است كه مسئولیت پذیری را می طلبد.

    منبع ..ماهنامه ورزشی
  7. #16
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot
    بیوگرافی و مطالب جالب درباره موریهی اوشیبا تولد .1883 در یک روستای ماهیگیری و کشاورزی در تانابه ژاپن او تنها پسر یک پدر و مادر تحصیل کرده بودخانواده اش اورا مثل هدیه ای از بهشت میدانستند تولد پیش از موعد او باعث شد رشد جسمانی او به تاخیر بود قدش کمی بیش از 150 سانتی متر بود پدرش یوروکو اوشیبا بخاطر بدن ضعیف پسرش او را تشویق به کشتی سومو و شنا و دو کرد موریهی اوشیبا بجز ریاضی و فیزیک علاقه به بقیه درس ها نداشت او به مدیتیشن مناجات و مراسم مذهبی علاقه داشت و دوست داشت از راهبان یاد بگیرد اوشیبا خیلی شغل خود را عوض میکرد وقتی در راه کمک به ماهیگیران محلی بود درگیر مسائل سیاسی شد پدرش که عضو انجمن شهرداری بود صبر خود را از دست داد و به پسرش مقداری پول داد تا شغل مناسبی برای خود پیدا کند اوشیبا پس از اقامتی کوتاه در توکیو بعنوان یک مغازه دار دچار خستگی و ضعف شدیدی شد و بعلت رژیم غذایی ضعیفش دچار بیماری بری بری (کمبود ویتامین ب1) گردید اوشیبا در سال 1902 با هاتسو ایتوگاوا ازدواج کرد یک سال بعد برای خدمت در نیروهای مسلح ژاپن فراخوانده شد اما بعلت 2 سانتی متر کوتاهی قد برگشت داده شد پس از ان او در کوهستان پنهان شد و به صورت احساسی تمرین کرد او درحالی که وزنه ای به پاهایش بود از درختان اویزان میشد سال بعد مورد پذیرش پیاده نظام قرار گرفت ودر جنگ روسیه .ژاپن شرکت کرد در دوران 18 ماهه وظیفه او خیلی از فرندهان از او تمجید میکردند در سال 1910 اوشیبا صاحب یک دختر شد پس از ان 3 پسر از او به دنیا امد که فقط یکی از انها کیشومارو جای پای او گذاشت اوشیبا به عنوان یک فرد جوان حدود 200 فرم دفاع شخصی را طراحی کرد که از تاکه دا اموخته بود تاکه دا یک متخصص داتیو ریو ایکی جوجیتسو بود ودر سال 1915 با اوشیبا ملاقات کرد اما ارتباط انها بعلت حسادت ارتباط خوبی نبود او درسال 1922 سبک ایکی جوجوتسو رو سازماندهی کرد اوشیبا برای مشاهده هنرهای رزمی 2 بار به چین سفر کرد وایدهای انها را در ایکی جوجوتسو خود بکار برد اوشیبا در سال 1936 نام هنر خود را به ایکی بودو تغییر داد ودر سال 1942 ای کی دو شکل گرفت ای یعنی هماهنگی کی .روح یا انرژی دو نظم یا سبک او شیبا در کلاسهایش شاگردانش را از تقلید حرکاتش بر حذر میداشت او از انها می خواست که یک فرم را انقدر تمرین کنند که بخشی از وجود انها شود او میگفت بیاموز و فراموش کن قبل از اینکه حرکت کن تکنیک را بخشی از بدن خودکن (شاهکارهای اوشیبا )او میتوانست حریفانی چندین برابر خودرا مغلوب کند او میتوانست همزمان چندین نفر را پرتاب کند به شاگردانش میگفت که کمین کنند و از 8 جهت به او حمله کنند و خیلی راحت انها را به گونه ای که به سود خودش باشد کنترل میکرد در حالیکه پاهایش در دایره ای که حریفان به ندرت می توانستند وارد ان شوند باقی می ماند گزارش شده که اوشیبا در جلوی دوربین های تلویزیونی از 4 نفر خواست که او را بلند کنند انها هر کاری کردند نتوانستند اوشیبا را تکان دهند و علتش نیروی کی یا همان چی بود یک بار دیگر او به یک بیننده گفت که می تواند کاری کند که وزنش دو سوم سبک تر شود 20 فنجان با چای پر شدند ودر یک دایره قرار داده شدند او روی لبه اولین فنجان چای گام برداشت و روی فنجان راه رفت و قتی دایره تمام شد نه یک قطره چای از فنجان ها بیرون ریخته بود و نه هیچکدام از انها حتی یک ترک نازک برداشته بودنداوشیبا چوب بلندی را اورد و ابتدای چوب را گرفت و از سه نفر خواست تا پشت اون چوب قرار بگیرند و ان چوب را به سمت بیرون هل دهند اما انها هر کاری کردند نتوانستند که چوب را تکان دهند اوشیبای پیر راحت چوب را گرفته و تکان نمیخورد اوشیبا در سال 1969 و در سن 86 سالگی بعلت سرطان کبد درگذشت اوپیش از مرگش گفت ایکیدو پایان ندارد نویسنده .علی حاجی پور
  8. #17
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot
    بیو گرافی ایتوسو یاسوتسونه

    ایتوسو درسال 1830 در شوری متولد شد
    هنگامی که فقط 7 سال داشت پدرش او را با کمربند به تیرکی بست و فاصله ای به اندازه 60 سانتی متر را برای انکه او بتواند به دور تیرک حرکت کند گذاشته بود
    سپس با ترکه شروع به زدن اوکرد
    ایتوسو با سردرکمی سعی کرد ترکه را از دست او بگیرد ولی نتوانست
    پدرش به ضربه زدن ادامه داد و ایتوسو که قادربه فرار از حملات او نبود شروع به گریه کرد اما پدرش رضایت نمی داد
    تنها زمانی که پسرک با عصبانیت میکوشید به او حمله کند از کتک زدن دست می کشید
    پدر ایتوسو هرروز این کار را تکرارمی کرد تا اینکه با لاخره مطمئن شد که پسرک انچه را که او روحیه جنگی می نامید بدست اورده است
    پدرش بر این عقیده بود که پسرم باید دریک جو خشن و سختی ان طور که
    شایسته یک سامورایی است رشد کند
    در سال 1846 پدر ایتوسو اورا پیش ماتسومورا که دران زمان 54 سال سن داشت بردواز خواست تا به پسرش اموزش دهد
    ماتسومورا وقتی اورا دید گفت که او خیلی لاغر است و به درد هنرهای رزمی نمی خورد ولی در نگاهش چیزی هست که خوشم می اید وقبول کرد
    تمرینات از فردای ان روز شروع شد
    ایتوسو هرگز حتی یک روز هم غیبت نکرد ماتسومورا اورا سرزنش میکرد .شکنجه می داد .راهنمایی می کرد .تنبیه میکرد واز او می خواست که بدون شرط از او اطاعت کند
    به زودی این پسر 16 ساله به یک مرد 24ساله مبدل شد
    بدنش از هرحیث کامل بود بطوری که به بلند ترین مرد شوری تبدیل شده است
    یک روز ایتوسو تصمیم گرفت برای تماشای مسابقه گاو بازی به ناهاشی ازامیتو سفر کند همان طور که که به شهر ناها نزدیک می شد متوجه ازدحام جمعیتی شد
    وقتی گاو عظیم الجثه ای را دید که افسار گسیخته وبا نهایت سرعت به طرف او می دود تعجب کرد
    ناگهان صدایی بلند شد که فرار کن این گاو وحشی است از طویله اش فرارکرده
    اما ایتوسو به راه رفتن ارام خود ادامه داد وبه طرف گاووحشی و رم کرده رفت
    بنابر شهادت بسیاری از مردم ایتوسو به طرف گاو می رفت درحالی که لبخند میزد گاو درحالی که سرش را پایین انداخته بود به طرف ایتوسو حمله کرد
    ایتوسو خود را کنار کشید و وقتی که گاو داشت از کنار او رد میشد شاخهای گاو را را با دست محکم گرفت انهایی که نترسیده بودند فقط ایتوسو را تماشا می کردند که چگونه از پهلوی حیوانی که خسته شده بود می دوید و سر حیوان را از شاخهایش ان قدر بالا گرفته بود که حیوان بیجاره بالاخره تعادل خود را از دست داده وبه زمین افتاد
    سرانجام وقتی که گردو خاک فرو نشست جمعیت با دیدن ایتوسو که هنوز شاخ های گاو را رها نکرده شگفت زده شد
    گاو نعره می کشید و روی زمین پیچ و تاب می خورد اما نمی توانست خود را از چنگال ایتو سو رها کند
    بعد از مدتی گاو خسته شد و چند نفر از از جوانان پای گاو را بستند و ان را با خود بردند
    در ان زمان در شهر ناها .روبه روی یا ما گاتایا صخره بزرگی بود که منطقه مبارزه محسوب میشد
    و هرکس که ادعایی داشت برای مبارزه به انجا می امد
    ان زمان قهرمان ناها مرد بسیار نیرومندی به نام تومویوزه بود که مردم شهر او را مثل بت می پرستیدند
    یک روز ایتوسو وقتی که کنار صخره ای عظیمی نشسته بود ودر حال چرت زدن بود صدای بحث چند نفر رو شنید که می گفتن در تمام شوری مردی نیست که بتواند تومویوزه از ناها را شکست دهد کاراته انها فقط نمایشی است
    ایتوسو از حرفهای انها بسیار ناراحت شد و به انها گفت من به شما ثابت خواهم کرد که کاراته شوری خیلی قوی است فقط به من بگویید چگونه می توانم او را به مبارزه دعوت کنم
    انها به ایتوسو گفتند که باید به ناها برود و صخره معروف را پیدا کند ایتوسو رفت و در کنار صخره رسید و تقاضای مبارزه کرد تماشاگران اطراف او جمع شده بودند ناگهان مرد عظیم الجثه ای از بین جمعیت بیرون امد
    او ضربه ای به طرف ایتوسو پرتاب کرد اما ضربه او هنوز در نیمه راه رسیدن به هدف بود که ایتوسو سه ضربه به سر وی وارد کرد زانوهای مرد خم شد و کاملا بیهوش بر زمین افتاد
    طولی نکشید که دوتن از دوستان ان مرد با چماق به ایتوسو حمله کردند
    ایتوسو یکی را با ضربه دست و دیگری را با ضربه پا از پا دراورد
    ایتو سو سوال کرد کس دیگری نیست که بخواهد با کاراته کاری اهل شوری مبارزه کند ؟
    ناگهان صدای زمخت و محکمی نعره کشید
    اهای پهلوان پنبه حالا باید با من مبارزه کنی
    مرد عظیم الجثه ای که خیلی نیرومندتر و عضلانی تر از ایتوسو بود با خشونت به سمت ایتوسو پیش امد
    ایتوسو وقتی اورا دید با خود فکر کرد که باید هر چه زودتر از شر او خلاص شود .
    در غیر این صورت حریفش از نظر قدرت و استقامت بر او غلبه خواهد کرد
    مبارزه شروع شد تومویزه ناگهان حمله را با ضربه ای چنان محکم که قادر بود گاوی را از پای دراورد اغاز کرد
    ایتوسو از خود دفاع کرد و با تیغه دست ضربه ای به بازوی او زد
    وقتی که ایتوسو ضربه را زد صدایی شبیه به شکستن شاخه چوب خشک به گوش مردم رسید و انها قهرمان خودرا دیدند که از شدت درد به خود می پیچید
    بازوی او شکسته و از پهلویش اویزان شده بود
    ایتوسو دارای دستی بسیار قوی بود
    او در مچ اندازی تبحر داشت و هیچ کس قادر نبود او را شکست دهد حتی زمانی که 75 سال سن داشت کسی نه در مبارزه و نه در مچ اندازی قادرنبود او را شکست دهد
    ایتوسو مبارزات زیادی انجام داد و هیچ وقت شکست نخورد

    نویسنده ..علی حاجی پور
  9. #18
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot
    (بیو گرافی کامل ژان کلود وندام )

    ژان کلود کمیل فرانسوا ون ورنبرگ (وندام )

    تولد = 18 اکتبر 1960 برابر با 26 مهر 1339 سنت اگاتا برخم .بروکسل بلژیک

    قد...1.77

    سبکها ... کاراته . کیک بوکسینگ . موی تای .تکواندو

    در سن 11 سالگی به کاراته سبک شوتوکان پیوست
    در سن 15 سالگی مدرسه را ترک کرد
    درسن 15 سالگی مبارزه کاراته را شروع کرد
    در سن 18 سالگی کمربند مشکی شوتوکان کاراته را گرفت

    در 26 دسامبر 1976 باتیم بلژیک قهرمان میان وزن کاراته اروپا شد

    رکورد وندام در کاراته .... 48 مبارزه ...44برد ......4 شکست ..

    رکورد وندام در کیک بوکسینگ .....19 مبارزه .....18 برد ...... 18 ناک اوت ....1 باخت

    در یک سری مسابقات 3 روزه 25 برد و 1باخت را داشت و دوم شد

    شروع مسابقات کاراته ..1976
    پایان مسابقات کاراته ...1980

    شروع مسابقات کیک بوکسینگ ...1977
    پایان مسابقات کیک بوکسینگ ....1982

    4 باخت در کاراته
    اول .جانی ویلوم 1976 از بلژیک
    دوم ... پاتریک تیوگلز 1978 از بلژیک
    سوم ...انجلو اسپاتارو 1978 از بلژیک
    چهارم ...پاتریک تیوگلز 1979 ازبلژیک

    در سال 1977 پاتریک تیوگلز را شکست داد و انتقام شکستش را از او گرفت

    در سال 1980 پاتریک تیوگلز رادر راند اول شکست داد و انتقام 2 شکست خود را از او گرفت

    وندام جانی ویلوم را درسال 1980 شکست داد و جبران اولین شکستش را کرد


    تنها باختش در کیک بوکسینگ در 7 مارچ 1977 در مقابل ایتینه توف اوبری از فرانسه رقم خورد که با دیسکالیفه بود

    او در حال حاضر دان 5 کاراته شوتو کان دارد

    در سال 1990 به کوکائین معتاد شد
    تا سال 1996 روزی 10 گرم کوکائین مصرف میکرد
    هر هفته مبلغ 10 هزار دلار برای خرید کوکائین مصرف میکرد
    او به بیماری اختلال دو قطبی مبتلا شد

    اوبا ورزش اعتیاد را ترک کرد ولی اثرات ان در چهره اش وجود دارد

    4 بار ازدواج کرده
    1980 تا 1984 با ماریا رودریگز
    1985 تا 1986 سینتیا دردریان
    1994 تا 1997 دارسی لاپیر
    87 تا الان کاتلین تریدو
    او در حال حاضر 1 پسر و 1 دختر دارد

    همیشه دوست داشتم در فیلم نقش ادم بده را بازی کنم
    اگر هنر پیشه نمی شدم دوست داشتم جراح بشوم
    پوستر بزرگی از گیچین فوناکوشی پدر کاراته مدرن را در اتاقم دارم

    من ادم بسیار ضعیفی بودم ولی کاراته مرا قدرتمند کرد

    نویسنده .علی حاجی پور
  10. #19
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot

    خاطره جالب از جتلی درباره دوران جوانی و ملاقات با رئیس جمهور سابق امریکا

    این به*عنوان اولین آسیب*دیدگی جدی او به*شمار می*رود. پای شکسته*ٔ او را گچ گرفتند که تا حد زیادی از کمر به پائین او را بی*حرکت کرد تا چند هفته بعد از آن یکی از همکلاسی*های بزرگتر جت هر روز او را تا زمین تمرین کول می*کرد. او آنجا جت را زمین می*گذاشت و جت تمام روز آنجا می*ایستاد و حرکت*های دست را تمرین می*کرد. هزار تا، دو هزار تا، ... هیچ*کس حق نداشت زمین تمرین را ترک کند. این یک قانون بود!
    وقتی تمرین تمام می*شد، دوباره همکلاسی جت او را روی پشتش کول می*کرد و به خوابگاه می*برد. این برنامه چندین هفته تا زمانی*که پای جت درمان شد ادامه داشت.
    در سال ۱۹۷۴، جت مجدداً برای شرکت در یک دورهٔ آموزشی ویژهٔ دیگر انتخاب شد. او نمی*دانست که این تجربه سرانجام منجر به آغاز تغییر در نحوهٔ نگاه کردن او به جهان خواهد شد. دولیت این برنامه را برای مشخص کردن بهترین ورزشکاران جوان ووشو در کشور پیاده کرده بود. روند گزینش چندین ماه طول کشید. گروهی از شاگردان برای مدتی به همراه هم آموزش می*دیدند و بعد مربیان آنها را غربال کرده و کسانی را که به اندازهٔ کافی خوب نبودند کنار می*گذاشتند. این روند بارها و بارها تکرار شد تا مربیان تیم تشکیل*شده را رضایت*بخش دانستند. ۳۰ نفر از آنها در این تیم باقی مانده بودند.
    اولین مأموریت بزرگ آنها نمایاندن چین (و ۲۰ میلیون ورزشکار ووشوی آن) در توری که با حسن نیت به ایالات متحده ترتیب داده شده بود. همان*طور که می*توانید تصور کنید این یک بازدید بسیار مهم بود. در این زمان روابط ایالات متحده - سینو (Sino) هنوز بسیار حساس بود. به*منظور آماده شدن برای این بازدید از غرب، آنها در یک دوره آموزشی مفصل و تحیربرانگیز حت تعلیم بودند، بلکه این بار لازم بود آنها تمام زیر و بم*های آداب معاشرت جامعهٔ غربی را فرا بگیرند. معلمین آنها، به آنان روشن اسب سوار شدن به هواپیما و ساکت نشستن در آن را یاد می*دادند. به آنها آداب صحیح پاسخ دادن به تلفن، چگونگی گوش دادن، پاسخ دادن به سؤال یک آمریکائی، چگونگی رفتاری که از آنها، زمانی*که به*وسیله جمعیت احاطه شده*اند، انتظار می*رفت و غیره آموزش داده می*شد. همه چیز بسیار پیچیده بود. این آموزش آداب معاشرت نیمی از سال طول کشید! آنها مجبور بودند تمام اینها را علاوه بر تمام شکل*های ووشو که از آنها انتظار می*رفت که بدون هیچ عیب و نقصی اجراء کنند، یاد بگیرند.
    وقتی*که بالاخره این کلاس*ها به پایان رسید، شاگردان بسیار هیجان*زده بودند. حالا آنها می*توانستند سفرشان را آغاز کنند.
    آنها به ۴ شهر از شهرهای ایالات متحده سفر می*کردند: هونولولو (Honolulu)، سانفرانسیسکو (Sun francisco)، نیویورک (New Yourk)، و در آخر واشنگتون دی.سی. (Washangton D.C).
    از بیچینگ آنها اول به هنگ کنگ (Hong Kong) پرواز می*کردند و بعد از آنجا به مکزیک Mexico و در آنجا به مدت دو هفته نمایش*هائی از ووشو داشتند. سپس به هاوائی پرواز می*کردند و برای اولین بار قدم به خاک آمریکا می*گذاشتند.
    در آن زمان جت در حال بزرگ شدن و شیطان*تر و بازیگوش*تر شدن بود. بیشتر بچه*های دیگر قبل از پیوستن به مدرسهٔ ووشو بسیار شیطان بودند اما به*تدریج نظم و انضباط حاکم بر آنجا، آنها را مطیع ساخته بود. اما این موضوع در مورد جت برعکس بود. او قبلاً یک پسر کوچک فوق*العاده آرام بود. اما هر چه بزرگتر می*شد، بازیگوش*تر و حتی گستاخ*تر می*شد.
    در واقع دور بودن از خانه برای تقریباً یک ماه او را نسبت به ارضاء حس کنجکاوی*اش روز به روز جسور و جسورتر می*کرد. در مدرسه به جت آموزش داده شده بود که همواره چنین فکر کند که: ”چین و هر چیزی در این کشور یا در مورد آن بسیار خوب و عالی است“ و ”کشورهای غربی جوامعی منحط به مفسد هستند. هر چیز راجع به آمریکا مانند اهریمن است“. اما به هر حال زمانی*که او خود را در حال قدم زدن در این کشور غربی یافت نمی*توانست این موضوع را انکار کند که چقدر همه چیز آنجا با چین تفاوت دارد. و نه الزاماً به*نحو بدی! البته هیچ شاگردی جرأت نداشت که بگوید: ”اوی! اینجا واقعاً فوق*العاه است!“ اگرچه همه چنین فکر می*کردند.
    آخرین توافق و نقطه اوج این سفر به ایالات متحده در واشنگتون دی سی بود. تعداد گزینش*شده کمی از تیم آنها روال و روند ووشوی خود را در چمنزار کاخ سفید اجراء کردند. بعد از اجراء، آنها به اشخاص بزرگ و عالی*مقام آمریکائی معرفی شدند و برای انداختن عکس*های رسمی کنار آنها قرار گرفتند.
    آنطور که جت به یاد می*آورد، رئیس*جمهور ریچارد نیکسون (Richard Nixon) کنار تیمی از دخترهای هم*تیم جت ایستاده بود و جت در کنار دبیر ایالت، هنری کیسینگر (Henry Kissinger) ایستاده بود. یک لحظه نیکسون رو به جت کرد و گفت: ”مرد جوان، کنگ فوی تو بسیار مرا تحت*تأثیر قرار داده است. نظرت راجع*به اینکه زمانی*که بزرگ شدی محافظ شخصی من باشی چیست؟ و جت بلافاصله گفت: ”نه، من نمی*خواهم از هیچ شخصی حفاظت کنم. من می*خواهم زمانی*که بزرگ شدم از یک میلیارد هم*وطن چینی*ام دفاع کنم!“
    همه حیرت*زده بودند. سکوت سنگینی بر فضا حاکم بود. هیچ*کس انتظار چنین پاسخی را نداشت خصوصاً از جت.
    عاقبت کسینگر سکوت را شکست و گفت: ”پروردگارا! این چنین پسر جوانی از حالا مانند یک دیپلمات صحبت می*کند!“ چند روز بعد زمانی*که آنها به سفرشان به ایالات متحده با یک شام در سفارت خاتمه می*دادند، کسی به آنها نشان داد که ملاقات آنها در کاخ سفید به همراه عکس و عنوان در مقاله*ای در روزنامه نیویورک تایمز (Nwe York Times) چاپ شده بود.
    این مقاله کل رویداد را شرح داده بود و در حیرت فرو رفته بود که چه متدها و شیوه*های آموزشی در چین قرمز (Res China) استفاده می*کنند که حتی جوان*ترین نماینده آنها هم آموزش دیده که جوابی با این چنین تعصب ملی بدهد.
    طبیعتاً دولت چین هیچ مشکلی با جوابی که جت به رئیس*جمهور نیکسون داده بود، نداشتند. آنها او را بسیار تحسین کردند که چه پسر باهوشی که جوابی چنین میهن*پرستانه داده است! و یک بار دیگر او بهترین امتیاز را به*دست آورد. در سال بعد، چین شروع به آماده شدن برای برگزاری سومین دوره از بازی*های ملی کرد. بازی*های ملی مانند نسخه بومی المپیک است و شامل تمامی ورزش*های رقابتی می*شود: شنا، ژیمناستیک، دومیدانی و غیره. این مسابقات هر ۴ سال یک بار برگزار می*شوند، یا حداقل تئوری برگزاری آنها اینگونه بود.
    در طول ۲۵ سال از زمان شکل*گیری چین جدید، این بازی*ها تنها ۲ بار در دهه ۵۰ برگزار شده بود. انقلاب فرهنگی همه چیز را متوقف کرده بود. بنابراین بازی*های ملی سال ۱۹۷۵ تنها سومین دوره از این مسابقات بعد از آزادی و اولین آنها پس از انقلاب فرهنگی بود. برای دولت این واقعه بسیار مهمی با نشان*های باشکوهی بود. تمام ملت نیز چنین احساسی داشتند.

    منبع : ماهنامه دنیای کاراته
  11. #20
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot
    بیو گرافی توماس هرنز

    تولد ...8 اکتبر 1958 ممفیس امریکا
    قد..185

    لقب ..ادمکش

    رقابت های حرفه ای ... 1977..تا 2006

    رکورد
    67 مسابقه
    61 برد
    48 ناک اوت
    5 باخت
    1 تساوی

    توماس هرنز نام بوکسوری است که در سال های 1980 و 1984 به عنوان بهترین بوکسور سال انتخاب شد

    توماس هرنز در دسته بالاتر از سبک وزن مبارزه میکرد ولی در وزنهای بالاتر از میان وزن کمتر از سنگین وزن و میان وزن هم مبارزه کرده است

    توماس هرنز در دوران حرفه ای اش 8 مرتبه عنوان قهرمانی مطلق جهان را در 6 دسته وزنی تصاحب کرد واین یک رکورد بی نظیر است

    بهترین بوکسور سال 80
    توماس هرنز ملقب به ادمکش در سال 1980 تعداد 6 مبارزه را انجام داد که حاصل ان 3 ناک اوت و 3 ناک دان بود
    4 حریف اولش از اسم و رسم زیادی برخوردار نبودند
    پنجمین حریف از مکزیک صاحب کمربند wbaبود که در مقابل ادمکش در راند 2 ناک دان شد
    ششمین حریف او نیز از ونزوئلا بود که با 15 پیروزی پی در پی و بدون هیچ شکستی در راند 6 ناک اوت شد

    بهترین بوکسور سال 1984

    اودر سال 1984 تعداد 3 مبارزه انجام داد هر سه حریف او نامدار بودند که حریف اول را با اختلاف امتیاز و حریف دوم را ناک دان و حریف سوم رابا ناک اوت شکست داد

    خانواده توماس هرنز ورزشکاران موفقی هستند
    برادر کوچکترش در دهه 80 در رینگ حرفه ای مبارزه کرد
    پسر او نیز به نام رونالد در رینگ حرفه ای مبارزه میکند

    مربی توماس هرنز شخص برجسته ای بنام امانوئل استوارت بود
    او مربی ورزشکاران بزرگی مانند لنوکس لوئیس .ولادمیر کلیچکو و ویتالی کلیچکو .تونی تاکر .ایواندر هالیفیلد الیور مک کال و .... است
    توماس هرنز در سال 2010 به دلیل ورشکستگی مالی اموال خود را به حراج گذاشت .بدهی او به مبلغ 250 هزار دلار اعلام شد



    نویسنده علی حاجی پور
صفحه 2 از 3 نخست 123 آخرین
نمایش نتایج: از 11 به 20 از 27

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربران برچسب زده شده

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •