ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





اشتراک های دانلود از ایران یو اف سی

در این بخش میتوانید اشتراک های دانلود از سایت را مشاهده و خریداری نمایید .

Team Xtreme Tehran
آموزش جوجیتسو برزیلی محل تبلیغ شما IWE محل تبلیغ شما
صفحه 1 از 3 123 آخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 27
  1. #1
    کاربر سایت

    عضو انجمن
    تاریخ عضویت
    2013/10/03
    نوشته ها
    860
    7,043
    مبارز مورد علاقه Aaron_Riley_Headshot2012

    Post سلسله مقالات معرفی و بیوگرافی اساتید پیشکسوت رزمی





    به نام خدا

    با سلام خدمت دوستان و کاربران عزیز،در این تاپیک بیوگرافی و مقالاتی
    راجع به اساتید و پیشکسوتان کهن شرقی و غربی ورزش های رزمی و
    معرفی سبک های آونها قرار داده میشه.
    نکات مهم درمورد فعالیت در این تاپیک:
    دوستان لطفا مطلقا نظر و پست هایی غیر از مقاله تو این تاپیک ارسال
    نکنن
    ، نظرات خودتون رو در تاپیک بحث و گفتگو ارسال کنین. این تاپیک
    فقط ویژه ی ارسال مقاله ست،در صورت ارسال پستِ غیر از مقاله،اون
    پست بدون اطلاع قبلی حذف خواهد شد.
    لطفا مساله.ی کپی.رایت.رو.بطور.جدی درنظر.داشته باشن.و درصورتیکه
    مطالب.از.سایت و منبع.ایرانی.قرار.داده میشه حتما نام منبع رو ذکرکنن.


    باتشکر، تیم مدیریتی انجمن ایران یو اف سی.




  2. #2
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot

    چاک نوریس



    سلسله مقالات معرفی و بیوگرافی اساتید پیشکسوت رزمی




    چاک نوریس

    چاک نوریس در اصل در هنر تانگ سوودو آموزش دیده و کمربند مشکی دریافت کرده است. او در هنرهای*تکواندو، جیوجیتسوی برزیلی و جودو نیز کمربند مشکی کسب کرده و حتی سبک مخصوص خود را به نام "چان کوک دو" طرح ریزی کرد. در همین راستا، نوریس از سال 1964 تا بازنشستگی اش در سال 1974 در مسابقات کاراته حضور فعالی داشته است. رکورد مسابقات وی 183 برد، 10 باخت و 2 مساوی تخمین زده شده است، اگرچه به میزان قابل توجهی نظریه های متفاوتی در این مورد وجود دارد.

    به علاوه، نوریس قهرمان مسابقات اخیر کاراته حرفه ای جهانی در وزن متوسط بود و حدود شش سال در این مقام ماند. در همین راستا، او کاراته کاهای بزرگی چون آلن استین، جو لوئیس، آرنولد (Arnold Urquidez) و لوئیس دلگادو را شکست داده است.


    به هر حال، چاک نوریس برتری های بسیار بیشتری دارد، برای مثال شهرت بازیگری اش او را در این فهرست قرار می دهد. ما در مورد مردی صحبت می کنیم که سابقا برای*مبارزه*با بروس لی روی صحنه (هم بازی بودن با بروس لی) مشهور بود، مردی که سال ها به عنوان Cordell Walker در رینجر تگزاس (گروه ویژه امنیتی) خدمت کرد.


    گذشته از مواردی که ذکر شد، پس زمینه ی نوریس در هنرهای رزمی متفاوت و تصمیم تاریخی وی در آوردن گریسی به آمریکا و سمیناری برای هنرجویانش، او را به خاطر فکر آینده نگری اش در این فهرست جای می دهد.
  3. #3
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot

    ماساهیکو کیمورا





    سلسله مقالات معرفی و بیوگرافی اساتید پیشکسوت رزمی


    ماساهیکو کیمورا

    کیمورا بخاطر مریضی همسرش که سل داشت مجبور بود برای بدست اوردن پول و تهیه غذا برای همسر و فرزندش به هاوایی برود ودر انجا در 8 جزیره هاوایی بمدت 3 ماه نمایش جودو بدهد
    این کار را یکی از دوستان کیمورا بنام یاماگوچی براش جور کرده بود
    کیمورا قبول کرد تا با 10 نفر پشت سر هم مسابقه دهد این کار ساکنان جزیره را خوشحال کرده بود وتمام جزیره درباره جودو صحبت میکردند
    3ماه خیلی زود گذشت
    3 روز مانده به اتمام قرارداد 3 ماهه یکی از برگزارکنندگان گشتی کج بنام ارل کاراسیک در هتل با ما ملاقات کرد
    از ما پرسید که ایا حاضرید که هر ماه 4 بار مسابقه گشتی کج برای ما در تالار شهر انجام بدهید
    حقوق پیشنهادی به ارزش 4 میلیون ین امروز ی بود
    من و یکی از دوستانم قبول کردم
    من با ان پول توانستم داروهای گران قیمت استرپتومایسین و پی ای اس همسرم را خریداری کنم و همسرم بهبود پیدا کرد
    پس از اینکه هاوایی را ترک کردم به دعوت یک شرکت روزنامه ای ژاپنی شینبون به سائو پاولو برزیل سفر کردم
    کار با شرکت کساد بود ولی من و دوستانم با مبارزاتی که انجام دادیم باعث شدیم که شرکت با دوباره جون بگیره
    همه جا مردم از ما استقبال میکردند واین باعث شد رئیس شرکت شینبون بسیار خوشحال شود وقتی که ما تقاضای افزایش دستمزد کردیم او حقوق ما را سه برابر کرد
    بین سالهای 1932 الی 1936 هلیو گریسی با بهترین اساتید ژاپن مسابقه داده وبدون شکست مانده بود
    او ماسایگویشی را با فن کانسس شکستن دست شکست داد و یا تارو میاکه را با شیمه از پیش رو برداشت این پیروزی ها باعث شد فردی همانند سومیاکی کوتانی که یکی از بزرگترین مقامات ژاپن بود به برزیل بیاید وبه گریسی دان 4 جودو اعطا کند
    یک روز هلیو گریسی دان 6 جودو مارا به مبارزه طلبید هلیو گریسی به مدت 20 سال قهرمان برزیل بود این یک مسابقه بین جودو و جوجیتسو بود
    قانون این بود که هر مبارزی برنده است که حریف را تسلیم کند با شیمه یا کانسس .فرقی نمیکرد که فن چقدر زیبا باشد فقط باید حریف را تسلیم میکردی
    ابتدا کاتو رو به مبارزه طلبید پنجشنبه 6 سپتامبر 1951 مسابقه بین کاتو و گریسی شروع شد
    زنگ به صدا درامد کاتو در شرایط خوبی بود و چندین بار هلیو را پرتاب کرد با این حال وقتی 10 دقیقه گذشت در چهره کاتو اثار خستگی را مشاهده کردم پرتاب ها هیچ صدمه ای به هلیو نمیزد چون تاتامی بیش از حد نرم بود بود کاتو به شدت خسته شده بود تماشاگران ژاپنی بلند فریاد میزدند چه شده کاتو.؟ به خاک برو
    سپس کاتو هلیو را با اوسوتوگاری پرتاب کند و بروی هلیو سوار شد و جوجی جیمه را شروع کرد تماشاگران داد میزدند هلیو هم درزیر داشت کاتو رو شیمه میکرد
    هردو داشتند همدیگر را خفه کنند 3 تا 4 دقیقه گذشت رنگ صورت کاتو داشت میپرید کیمورا فریاد زد متوقفش کنید .متوقفش کنید و پرید داخل تشک وقتی هلیو دستش را باز کرد کاتو با صورت بروی تشک افتاد
    البته همان سال در روز شنبه 29 سپتامبر یک بار دیگرکاتو در سا ئوپاولو در داخل رینگ با هلیو مبارزه کرد و ان مسابقه به تساوی کشید
    2روز پس از اون مسابقه دیدم شاگردان هلیو در شهر رژه می روند و یک تابوت را حمل می کنند انها داد میزدند جسد کاتو ژاپنی دراین تابوت است او توسط هلیو گشته شد
    هلیو تبدیل به قهرمان ملی برزیل شده بود
    هلیو یا ماگوچی رو به مبارزه طلبید
    روزنامه ها از یاماگوچی تقاضا کردند که اینبار هلیو را بکش
    یاماگوچی بی میل بود وگفت یک روز به من مهلت دهید تافکر کنم
    کیمورا به یاماگوچی گفت خودت را اذیت نکن که چگونه هلیو را شکست بدی من مبارزه را قبول میکنم
    تا روز مبارزه من هرروز به نمایش گشتی کج خود ادامه می دادیم
    3روز قبل از مسابقه یک روزنامه ی محلی یک تیتر بزرگ زده بود که کیمورا ژاپنی نیست به نظر میرسد او اهل کامبوج است هلیو نمیتواند با یک ژاپنی تقلبی مبارزه کند
    با دیدن ان خبر متعجب شدم و سریع با پاسپورت رفتم سفارت ژاپن و یک مدرک گرفتم که من ژاپنی هستم
    نزدیک به 20 هزار نفر به همراه رئیس جمهور برزیل و معاون اولش برای دیدن مسابقه امده بودند
    مسابقه در استادیوم ماراکانا که در ان زمان بزرگترین استادیوم دنیا بود برگزار شد
    هلیو 180 قد و 80 کیلو وزن داشت
    وقتی من وارد استادیوم شدم یک تابوت پیدا کردم پرسیدم این چیست . گفتند این برای کیمورا است هلیو این را اورده
    انقدر خنده دار بود که مرا به خنده انداخت هنگامی که به محوطه نزدیک شدم به طرفم تخم مرغ پرتاب میکردند
    زنگ به صدا در امد هلیو هر دو یقه من را گرفت و با اوسو توگاری و کوچی گاری به من حمله کرد ولی این فنون اصلا من را تکان نداد حالا نوبت من بود او را با چندین فن به زمین می کوبیدم و قصد داشتم با این کار او را بیهوش کنم ولی از انجایی که تشک بسیار نرم بود تاثیر چندانی بروی او نداشت درحالی که اورا پرتاب میکردم داشتم به یک روش برای تمام کردن کار فکر میکردم
    با اوسوتوگاری دوباره او را پرتاب کردم
    به محض اینکه هلیو بر زمین خورد اورا با کوزوروکامی شیهو گاتامه در خاک نگه داشتم
    به مدت 2 الی 3 دقیقه او را نگه داشتم او سرش را تکان میداد تا بتواند نفس بکشد
    خود هلیو بعدا گفت که اگر کیمورا مرا کمی بیشتر در خاک نگه داشته بود میمردم
    دیگر نمیتوانست تحمل کند و سعی میکرد با دستانش مرا از خود دور کند در ان لحظه با دست راستم مچ دست چپش را گرفتم و دستش را چرخاندم اوده گارامی را گرفتم ابتدا فکر کردم خیلی زود تسلیم میشود ولی هلیو روی تشک نمیزد
    چاره ای نداشتم و بیشتر دستش را فشار دادم استادیوم ساکت بود استخوان دستش نزدیک بود به نقطه شکستن برسد
    سرانجام صدای شکستن استخوان در کل استادیوم پیچید هلیو هنوز تسلیم نمیشد بازوی چپش دیگراز کار افتاد و قدرت نداشت تحت این شرایط من راه چاره ی دیگری نداشتم و دوباره دستش را چرخاندم یک استخوان دیگرش هم شکست
    هلیو باز هم تسلیم نشد و بر زمین نزد
    وقتی که خواستم دستش را یکبار دیگر فشاردهم حوله ای به داخل پرتاب کردند و مسابقه متوقف شد
    دست من بعنوان برنده بالا برده شد و ژاپنی های حاضر در استادیوم به داخل تشک ریختند و از شادی مرا در هوا پرتاب می کردند
    از طرف دیگر هلیو در حالی که دستش اویزان بود درد را تحمل میکرد و خیلی غمگین بنظر میرسید
    کیمورا بعدها روحیه جنگندگی هلیو را تحسین میکرد
    امروزه در رشتهای رزمی به یاد استاد کیمورا این فن یعنی اوده گارامی را کیمورا می خوانند
  4. #4
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot
    ریکیدوزان یکی از بزرگترین کشتی کج کاران ژاپن تلقی می شد بعد از جنگ جهانی دوم او در بسیاری از دعواهای خیابانی شرکت داشت ویک بار هم از هارولد ساکادا شکست خورد ه بود او بخاطر ضربات با تیغه دست کاراته مشهور بود وقبلا کمی از استاد اویاما تکنیک هایی یاد گرفته بود کیمورا به گزارشگران گفته بود که کشتی کج فقط نمایشی است نه مبارزهرواقعی در نوامبر 1951 انجمن کشتی کج کوکوسای را تاسیس کردم . پس از بازگشت از امریکا و مسابقات گشتی کج انجا درسراسر ژاپن هم نمایش می دادم در ان روزها ریکیدوزان هم هم سازمان جدیدی راتاسیس کرده بود بنام انجمن کشتی کج ژاپن از این رو رسانه ها شروع کردند به حرف زدن درباره مسابقه کیمورا در برابر ریکیدوزان من با ریکیدوزان ملاقات کردم و نظرش را جویا شدم او گفت ایده خوبی است بیا انجامش بدیم زمان مسابقه 60 دقیقه تعیین شد با هم قرار گذاشتیم راند اول مساوی پیش برود و سپس هر راند را یکی میبرد و همین پروسه را تکرار می کنیم ما به تواقف رسیدیم که ریکیدوزان اجازه دهد من با فنون جودو او را پرتاب کنم و من هم می گذاشتم او با ضربات دست کاراته حمله کند سپس ما ضربات و پرتاب ها رو تمرین کردیم با این وجود وقتی مسابقه شروع شد ریکیدوزان با حرص به پول زیاد و شهرت فریفته شد او عقلش را از دست داد و تبدیل شد به یک مرد دیوانه هنگامی که دیدم دستش را بالا میبرد دستانم را باز کردم تا پذیرای ضربه اش باشم او ضربه اش را زد ولی نه به سینه ام بلکه با تمام قدرت ضربه را به گردنم وارد کرد من بروی تشک افتادم وقتی بروی زمین بودم با چکمه ای که به پا داشت بر سرم کوبید شریانهای گردن انقدر اسیب پذیرند که نیاز نبود ریکیدوزان باعث افتادن من شود حتی یک بچه دبیرستانی هم می تواند بدین شکل به کسی اسیب برساند نتوانستم خیانت او را ببخشم ان شب یک تماس تلفنی دریافت کردم و اطلاع دادند که 10 نفر از یا کوزاها در را توکیو اند تا ریکیدوزان را بکشند اویاما هم در بین داوطلبین بود کیمورا استاد اویاما بود و اویاما اورا مثل بت می پرستید کیمورا این پیشنهاد را نپذیرفت تا از ریختن بی دلیل خون جلو گیری کند در ان زمان اویاما مطمئن بود میتواند در کمتر از 3 دقیقه ریکیدوزان را ناک اوت کند بنابراین اویاما درخواست یک مبارزه را داد ولی او هیج وقت جواب مثبت نداد اویاما سپس تصمیم گرفت تا در خیابان با او مبارزه کند و اورا تا یک باشگاه شبانه دنبال کرد ریکیدوزان همیشه بین محافظانش بود اویاما جلو امد و درخواست مسابقه کرد بدون گفتن حتی یک کلمه ریکیدوزان چرخید یک میکروفون را برداشت و به سمت او پرتاب کرد اویاما از اینکه می دید یک قهرمان کشتی کج این جوری میجنگد حیرت زده شد و بدون اینکه پاسخ او را بدهد از انجا رفت سالها بعد ریکیدوزان و دوستانش به یک کلوپ شبانه رفته بودند ظاهرا او با یکی از یاکوزاها بنام موراتا درگیر شده بود و در حین دعوا موراتا با یک قمه به سینه ریکیدوزان زده بود او در بیمارستان در اتاق عمل جان سپرد ودر سپتامبر 1963 او را به خاک سپردند
  5. #5
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot
    مصاحبه ای با سوسای اویاما در تلویزیون کره جنوبی در سال 1993
    مجری . ازحضور شما در برنامه در برنامه ما متشکریم وقتی من راه رفتن اقای چوی (ماس اویاما ) را دیدم احساس کردم که شما بهترین مبارز دنیا هستید
    مجری . چوی امسال چند سال دارید ؟
    من درسال 1923 متولد شدم 70ساله ام .راستش درست نمیدونم
    مجری .ایا این روزها تمرین می کنید ؟
    مطمئنا تمرین میکنم این شغل منه .من کاردیگری انجام نمی دم
    مجری .من فکر می کنم این روزها تمرین کردن برای شما مشکل باشه
    نه من بطور افسانه ای (باورنکردنی) تمرین میکنم
    مجری . چوی شما به شدت به من زل زدی ومن کمی احساس ترس میکنم .
    چوی .هه هه نه من این طور نیستم
    مجری .چوی میتونی مشت تو به من نشان بدی؟
    چوی .این روزها مشت من فرسوده شده
    مجری .فکر کنم درروزهای پیری این قسمت (سیکن ) پینه بزرگی باشه
    چوی .بله اینجا پینه بزرگی است
    زمانی خودم هم از مشت هایم حیرت زده میشدم زمانی این ها چهار برابر اندازه الان بود اکنون احساس دردناکی درتمام بدنم میکنم
    مجری .با چه تعداد مبارزی قبلا مبارزه کردی ؟
    خوب .هنرهای رزمی تمریناتی برای زدن حریف دارد شمردن تعداد مبارزاتم سخت است شاید 200مرتبه شاید از 200 تا هم بیشتر
    مجری .بنابراین چوی با چند تا حریف مبارزه کرده ای ؟
    اجازه بده فکر کنم درژاپن مثل مبارزات 100 نفره
    مبارزه 100 نفره یک نوع تمرین کاراته است بنابراین وقتی همش رو میشمارم چندین هزار نفرمیشوند
    مجری .چوی من به سختی میتوانم درک کنم اگر من با صد نفر مبارزه کنم فکر میکنم که انها از تمام جهات به من حمله می کنند ایا این ممکنه ؟
    بله من میدانم که چگونه مبارزه کنم .من میدانم که چگونه با چندین .10یا 100 نفر مبارزه کنم
    ابتدا من با یکی یکی افراد مبارزه میکنم .اگر چندین نفردرزمان واحد به من حمله کنند به یک مکان کوچک مانند پل فرار میکنم بعد با هر کدام از انها مبارزه میکنم مثل ضربه مشت و لگد زدن
    به هر طریق تعداد کمی از مردم می توانند مبارزه 100 نفره انجام بدهند
    اگر کسی بتواند به طور کامل انجام دهد اسیب دیده و بستری میشود زمان هر مبارزه 2 دقیقه است بنابراین صد نفر 200 دقیقه طول میکشد
    من بیش از سه ساعت مبارزه میکنم بدون استراحت
    حرکات من در مبارزه اول سریع است بعد از گذشت زمان یک نفر یکبار به من ضربه میزند بطور کلی 100بار میشود
    مجری .چوی به یاد ماندنی ترین مبارزه ات کدام یکی بوده ؟
    تام رایس .اون یک بوکسور بود
    متاسفانه اون قهرمان سنگین وزن جهان نبود
    تام داور مسابقاتی که بازی با عنوان مسابقات سنگین وزن بریتانیا ست را زد بنابراین عنوان قهرمانی از او سلب شد درواقع او بهترین توانایی را داشت
    مجری .چوی ایا با اون ملاقات داشتی ؟
    بله شما می دانید بعدا تام رایس یک کشتی گیر شد تام با ریکیدوزان مبارزه کرد او افسانه کشتی کج ژاپن بود
    تام ریکیدوزان را شکست داد
    بعد از اینکه ریکیدوزان از تام رایس شکست خورد چوی تام رایس را برای سربلندی هنرهای رزمی شرق اسیا به مبارزه دعوت کرد
    مجری .خوب مبارزه چگونه بود .؟
    من اسیای شرقی هستم .ما از انها کوتاهتر هستیم .تام خوش هیکل بود .حالا وزن من از 90 کیلو بیشتره در ان زمان من 80 کیلو بودم به هر حال من با تام رایس مبارزه کردم
    من فقط یک ضربه مشت از او خوردم .بعد از ان دندان من شکست .و حس میکنم از پشت به بیرون رینگ افتادم
    بنابراین فکر کردم که مبارزه در صورت (از فاصله نزدیک یا رودررو )برای من روش خوبی نباشد
    اودر ضربات پا و دفاع ضربه پا ضعیف بود من با ضربه پا بر او غلبه کردم
    وقتی با او مبارزه می کردم بدلیل فشار زیاد نمی دانستم که دندانم شکسته است .من فقط دندانم رو بیرون انداختم
    مجری .چوی تا حالا با کسی با سلاح مبارزه کرده ای ؟
    بله من خیلی مبارزه با سلاح داشتم
    چه اسلحه ای ؟
    درژاپن ما شمشیر داشتیم
    مرد شمشیر دار مثل سامورایی است اوبا انها مبازه میکرد انها شمشیر واقعی داشتند اما من بدون اسلحه مبارزه میکردم
    من روی تمام انگشتانم می ایستم سپس روی سرم می ایستم و با دستانم راه می روم
    چوی .تا حالا چنین چیزی را دیده ای اقای مجری
    مجری .من ندیده ام
    چوی .من میتوانم ان را انجام بدم و 100 قدم را فقط با انگشتانم بردارم .فقط با انگشتانم بنابراین من چنگی محکم دارم
    وقتی چوی با شمشیر انها می جنگید یک تکنیک نگه داشتن شمشیر فقط با چسباندن کف دو دست وجود داشت .این تکنیک چشمان بسیار سریعی را نیاز داشت که از حرکات سریعتر باشد چوی تلاش میکرد تا حمله شمشیرها را بگیرد .بنابراین چوی چشمان بسیار سریعی دارد
    مبارزین نیاز زیادی به چشمان سریع دارند گاهی اگر سامورایی شمشیرش را به سرعت بچرخاند چوی از وزیدن ان دفع حمله می کند و سپس چوی با ضربه پا به پهلو او را شکست می دهد
    مجری . چوی اگر شما فقط یک اشتباه می کردید چه اتفاقی می افتاد ؟
    ان مرگ است
    مجری .اجازه بدهید فیلمی از چوی را نگاه کنیم .
    چوی .این مبارزه با یک گاو وحشی است
    من شاخ گاو را می شکنم در حقیقت انها حیوانات وحشی هستند
    انها وقتی که حیوانی قویتر از خود می بینند فرار میکنند
    گاو بسیار سریع است بنابراین ان را تنها دریک نفس به زمین می زنم
    هی اقای بنگ (کارتون سازی که یک کارتون درمورد چویی ساخته است )
    وقتی شما کارتون را می کشیدید جذاب ترین موضوع چه بود؟
    داستان ریکیدوزان
    شما می دانید که چویی اصلا هیچ گونه الکل یا مشروباتی نمی نوشد
    دلیل ان مربوط به مرگ ریکیدوزان است
    ریکیدوزان مشهورترین کشتی کج کار ژاپن بود
    یک روز ریکیدوزان بعد از نوشیدن مشروب به بیرون رفت .
    اوبا چاقوی ساشیمی (خوراک ماهی ژاپنی )توسط اعضای یاکوزا خنجر خورد و مرد
    بعد از این موضوع چوی از خودش مراقبت کرد این دلیل مشروب نخوردن او بود
    مجری .اقای چوی سلامت باشید
    لطفا مردم کره را در ژاپن سربلند کنید

    نویسنده و مترجم . علی حاجی پور
  6. #6
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot
    سلسله مقالات معرفی و بیوگرافی اساتید پیشکسوت رزمیروی جونز جونیور
    تاریخ تولد. 1969
    روی جونز بدون شک یکی از بزرگترین بوکسور های تاریخ است
    سرعت خیره کننده دست رقص پای سریع او هربوکسوری را گیج میکند
    روی جونز در المپیک 1988 سئول ناباورانه وبه نا حق مدال نقره گرفت. در فینال هرکاری خواست با بوکسور کره ای کرد اما داوران به ناحق او را بازنده کردند
    درسال 1989 وارد وارد مسابقات حرفه ای بوکس شد
    او تمام بوکسرها را با حرکات عجیب و سریع خود شکست میداد
    او در سال 1997 در میان ناباوری همگان درحالی که کاملابازی را در اختیارداشت با یک حرکت غیرورزشی توسط داوران دیسکالیفه و مغلوب مونتل گریفین شد
    چند ماه بعد او این بوکسور را در راند اول ناک اوت کرد
    پیروزی های او تا سال 2004 ادامه پیدا کرد
    از سال 2004 شکست های او شروع شد
    از جمله 2 شکست او مقابل انتونی تارو بوکسری که در فیلم راکی ایفای نقش کرد
    سیلوستر استالونه بارها از روی جونز خواست تا در فیلم او بازی کند اما او نپذیرفت تا اینکه انتونی تارو آن نقش را بازی کرد
    این بوکسور افسانه ای در میان وزن . بعلاوه میان وزن وسنگین وزن کمربند قهرمانی را بدست آورد
    او 61 برد و 8 باخت در کارنامه خود دارد که 44 مبارزه آن با ناک اوت بوده است
    واقعا اگر به ورزش بوکس علاقه دارید مسابقات این بوکسور بی نظیر حتما نگاه کنید
    نویسنده .علی حاجی پور
    تصاوير پيوست شده تصاوير پيوست شده
    ویرایش توسط Ali.masoyama : 2015/07/22 در ساعت 04:01
  7. #7
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot
    در زمان اوج بروسلی مجله واشنگتن استارنوشت
    سه تن از شاگردان بروس لی جولوئیس .چاک نوریس. مایک استون تمام مقامهای کاراته کشور را به خود اختصاص داده اند
    جو لوئیس 3 سال پیاپی قهرمان ملی کشور بود
    بروسلی درست مثل پدری که فرزندانش را تعلیم میدهد اینان را اموزش داده است

    شاید بخش اعظم شهرتش را بروسلی مدیون چاک نوریس و جو لوئیس باشد

    چاک نوریس در حالی که مصاحبه ی زنده اش از تلویزیون پخش میشد به میلیونها نفر بیننده اعلام کرد که بروسلی معلم و
    و مربی اش بوده است

    جو لوئیس هنگام گرفتن جایزه قهرمانی سنگین وزنها در مقابل هزاران نفر از تماشا گران حاضر از بروسلی برای کمک به پیشرفتی که در مبارزات بدست اورده بود تشکر کرد چنین تشکری از سوی یک قهرمان کاراته معنای زیادی داشت
    بروسلی طوری جو لوئیس را تعلیم داده بود که در حین تمرین 3 تا از دنده های باب وال یکی دیگر از قهرمانان کاراته را شکست
    بروسلی معتقد بود فرمهای کلاسیک معمولا حرکات ازاد را در مبارزه به قید و بند میکشند و انها را همچون جسدی تجزیه و تشریح می نمایند
    او معتقد بود که در هنگام رزم واقعی شما با جسد سرو کار ندارید حریف شما زنده است و شئی در حال حرکت است وهرگز یک جا نمی ایستد در برخورد با او باید واقع گرا باشید چون حریفتان یک ادم اهنی نیست
    یکی از دوستانش از اوخواست که مثالی برایش بزند
    بروس کیف پولش را به هوا پرتاب کرد و دوستش به طور غریزی دستش را بالا برد و کیف را گرفت
    بروس در جواب گفت
    انچه که باید انجام گیرد طبیعی و درست است شما وقت را تلف نکردید فقط دستتان را بالا بردید و کیف را گرفتید
    نه روی پاشنه پایت نشستی
    نه نعره ای کشیدی
    نه به حالت زین اسبی ایستادی و نه هیچ حرکت کلاسیک دیگری به خود گرفتی
    اگر وقت را با این کارها تلف میکردی موفق به گرفتن کیف نمیشدی
    به بیان دیگر اگر کسی شما را گرفت با مشت ضربه بزنید خود را درگیر کارهای غیر ضروری وپیچیده نکنید اگر توجهتان را به این حرکات اضافی معطوف کنید لباس تنتان در خیابان پاره پاره خواهد شد

    بروسلی تعریف واقعی جیت کاندو را این چنین تشریح کرد
    یک مجسمه ساز وقتی در حال ساختن مجسمه ای است مدام گل به شی خود نمی افزاید در اصل اضا فات ان را با ابزار نوک تیز بر میدارد و این کار را انقدر ادامه میدهد تا به شکل دلخواهش دراید
    معنای جیت کاندو هم افزودن نیست بلکه به حداقل رساندن است

    و نکته جالب اخر درباره بروسلی این بود
    که علت معاف شدن او از سربازی
    بیماری باد فتق بوده است

    بر گرفته از کتاب بروسلی
    نویسنده . علی حاجی پور
  8. #8
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot
    اعترافات تایسون به مصرف مواد مخدر
    حقیقت غیر قابل انکار نام کتابی است که بوکسور بازنششسته آمریکایی از زندگی نامه خود منتشر کرده است . مایک تایسون که بعضی اوقات او را با نام صمد نیز خطاب می کنند همان مشت زن وحشی است که آنقدر در زندگی شخصی اش حاشیه داشت که در ردیف شماره یک های خلاف کارترین ورزشکاران جهان قرار می گیرد.حتی دور نیست اگر بگوییم مایک آهنین دست مارادونا را نیز از پشت بسته است!
    تایسون
    انتشار کتاب مایک تایسون و پرده برداری از این کتاب در هفته گذشته نکته ای داشت که می توان به وضوح به آن اشاره کرد و آن چیزی نیست جز افشاگری تلخ برترین مشت زن دهه 90 میلادی به استفاده ا زمواد مخدر در مسابقات خود. این مساله کاملا درد اور است وقتی می بینید مشت زن معروفی مانند تایسون اعتراف می کند که در اکثر پیروزی هایش در رینگ از کوکائین استفاده کرده است. در لابلای صفحات این کتاب داستان اعتیاد او به کوکائین از سن 11 سالگی به چشم می خورد،*این همان تعبیر وحشتناکی است که نشان می دهد یکی از فنی ترین بوکسورهای سیاه پوست امریکایی تا چه اندازه آلوده به مواد مخدر است. در اینجا بد نیست تا نگاهی به زندگی پر حاشیه این بوکسور بی رحم آمریکایی داشته باشیم مردی که خیلی ها عنوان می کردند او با هر حریفی که مواجه می شد او را تا سر حد مرگ کتک می زد. ضربات "هوک" او به بمب های هیدروژنی تعبیر می شد و روزی که گوش ایواندر هالیفیلد را نیز گاز گرفت کارنامه سیاه ورزشی اش را تکمیل کرد. ایالات متحده در سال های دور بوکسورهای سیاه پوستی را به جهان معرفی می کرد که همتا نداشتند،*از محمد علی گرفته تا جو فریزر و فورمن یا پدیده های دهه نود مانند هالیفیلد و لوئیس و داگلاس ،*البته در میان آنها تنها مایک تایسون بود که لقب وحشی ترین بوکسور سیاه پوست را یدک می کشید. البته باید عنوان کرد که در این دهه اخیر بوکسورهای سیاه پوست امریکایی هرگز نتوانستند ادامه دهنده راه قهرمانان کلاسیک باشند و دیگر هیچ نامی از پدیده های فوق سنگین وزن از این کشور دیده نمی شود.
    انتشار کتاب مایک تایسون و پرده برداری از این کتاب در هفته گذشته نکته ای داشت که می توان به وضوح به آن اشاره کرد و آن چیزی نیست جز افشاگری تلخ برترین مشت زن دهه 90 میلادی به استفاده ا زمواد مخدر در مسابقات خود. این مساله کاملا درد اور است وقتی می بینید مشت زن معروفی مانند تایسون اعتراف می کند که در اکثر پیروزی هایش در رینگ از کوکائین استفاده کرده است
    روزهایی برای دست و پنجه نرم کردن با مرگ
    یک ماه پیش بود که تایسون در صفحه اجتماعی اش خبر داد که به هیچ وجه حالش خوب نیست و در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ است. از طرفداران خود خواست تا او را ببخشند و اعتراف کرد که در این سال ها به شکل وحشتناکی اعتیاد به الکل پیدا کرده و از طرف دیگر مواد مخدر نیز بلای جان او شده است. دقیقا متن نوشته شده از سوی مایک آهنین اینگونه بود"زندگی خیلی کوتاه است اگر مراحل درمان را ادامه ندهم، به زودی خواهم مرد. درد بسیار زیادی حس می*کنم. فقط می*خواهم هر چه زودتر درمان شوم. می*خواهم زندگی بدون الکل و دارو داشته باشم. نمی*خواهم بمیرم. وحشیانه الکل مصرف می*کنم و به همین خاطر در حال مرگ هستم. میدانم که آدم بدی بودم و کارهای ناشایستی را انجام دادم ولی حالا فقط می*خواهم بخشیده شوم. امیدوارم تمام کسانی که به آنها بدی کردم، من را ببخشند.
    تایسون
    می*خواهم زندگی خودم را عوض کنم.می خواهم از این به بعد تجربه جدیدی را داشته باشم" این خبر خیلی زود روی خروجی خبرگزاری های مختلف قرار گرفت و واکنش های فراوانی را در بر داشت. خیلی ها اعتقاد داشتند او تقاص کارهای زشت گذشته اش را پس می دهد و عده ای هم دست به کار شدند تا این بوکسور قدیمی و قهرمان چندین دوره دسته سنگین وزن جهان را نجات دهند. این مساله که عده ای از ورزشکاران حرفه ای بعد از بازنشستگی اینگونه به مواد مخدر و مشروبات الکلی آلوده می شوند موضوع خیلی جدید نیست. این رسم و رسوم ستاره های سینما و ورزش است که به علت شهرت فراوان گرفتار چنین معضلاتی می شوند. از الویس پریسلی گرفته که در عالم هنر گرفتار اعتیاد شد تا جرج بست ستاره افسانه ای منچستر یونایتد. این روزها نیز پل گاسکوئین نیز در صدر ورزشکارانی است که به مشروبات الکلی اعتیاد دارند. حالا به تمام این سیاهه می توانید نام بوکسور خلاف کار آمریکایی مایک تایسون را نیز اضافه کنید.
    از مرگ دخترش تا زندن رفتن پیاپی
    شاید دلخراش ترین اتفاق زندگی مایک آهنین مرگ تراژیک دختر چهار ساله اش بود. اتفاقی که هرگز از ذهن او پاک نمی شود. دقیقا چهار سال پیش بود که اکسودوس تایسون وقتی بر روی تردمیل در حال بازی کردن بود از روی این وسیله ورزشی به پایین می افتد به دلیل شکسته شدن مهره گردنش در بیمارستان جان می سپارد. این مساله تاثیر منفی روی روحیه تایسون گذاشت به طوری که تا سال های بعد از این حادثه تلخ نیز هرگز نتوانست این ماجرا فراموش کند. اما یکی دیگر از مسائلی که روی زندگی شخصی مایک تاثیر گذاشت زندان رفتن های مکرر او بود. اولین باری که او پشت میله های زندان قرار گرفت سال 1992 بود. در همان سال ها تایسون عنوان قهرمانی دردسته سنگین وزن را ازآن خود کرده بود که به دلیل تجاوز به عنف راهی زندان شد . البته تایسون تنها نیمی از محکومیت خود را سپری کرد و بعد از مدتی آزاد شد. دفعه دومی که سبب شد تا مایک راهی زندان شود به سال 2000 باز می*گردد زمانی که مایک به دلیل مصرف مواد مخدر تعادلش را در هنگام رانندگی از دست داده بود در آن موقع نیز به خاطر اینکه ثابت شد او اعتیاد فراوان دارد بعد از مدتی تبرئه شد.
    شاید دلخراش ترین اتفاق زندگی مایک آهنین مرگ تراژیک دختر چهار ساله اش بود. اتفاقی که هرگز از ذهن او پاک نمی شود. دقیقا چهار سال پیش بود که اکسودوس تایسون وقتی بر روی تردمیل در حال بازی کردن بود از روی این وسیله ورزشی به پایین می افتد به دلیل شکسته شدن مهره گردنش در بیمارستان جان می سپارد
    از قهرمانی در 20 سالگی تا گاز گرفتن گوش هالیفیلد
    شاید قابل پیش بینی بود که جوان متولد شده در 30 ژوئن 1966 در محله بروکلین بتواند به وحشتناک ترین بوکسور ایالات متحده تبدیل شود. در آن روزها مایک عادت داشت تا با هم سن و سال های خودش در محله های فقیر و پایین شهر نیویورک درگیر شود. او یک نوجوان خشن بود که از کتک زدن هیچ موجود زنده ای ابائی نداشت. او از سال 1985 وارد دنیای حرفه ای بوکس شد و خیلی زود توانست عنوان جوانترین قهرمان بوکس دسته سنگین وزن را بدست آورد. مایک 20 ساله در 1988 در یک مبارزه به یادماندنی در 91 ثانیه مایکل اسپینکس را ناک اوت کرد و اولین شکست او را رقم زد و 20 میلیون دلار جایزه مسابقه را برد. تایسون برای مدتی شکست ناپذیر به نظر می رسید تا اینکه در 1990 در مقابل جیمز داگلاس مغلوب شد.
    تایسون
    آن مبارزه که در توکیو برگزار شد یکی از تاریخی ترین شکست های مایک بود. داگلاس چاق و چله حسابی از خدمت تایسون در آمد و در یک صحنه ناب با یک ضربه هوک محکم تایسون را نقش بر رینگ کرد در آن لحظه تایسون " لثه " خود را بر عکس به دهان گذاشت! آن نبرد به نام طوفان توکیو معروف شد. اما یکی از رقابت های معروف مایک تایسون نبرد او با ایواندر هالیفیلد بود، هالیفیلد یکی از سرسخت ترین رقیبانی بود که پیروز شدن بر او آرزوی تایسون بود. تایسون در سال 1996 قهرمانی شورای جهانی مشتزنی و اتحادیه جهانی مشتزنی را پس گرفت ولی در همان سال مغلوب ایواندر هالیفیلد شد و یکی از عناوین قهرمانی خود را از دست داد. در 1997 در نبرد مجدد با هالیفیلد با گاز گرفتن و کندن بخشی از گوش او جنجال جدیدی آفرید. در 1999 دوباره برای مدت کوتاهی زندانی شد. در سال 2002 دوباره شانس بازپس گیری قهرمانی خود را به دست آورد. او در نشست خبری پیش از مسابقه با لنوکس لوییز به رقیب خود حمله ور شد و بر روی رینگ در راند هشتم ناک اوت شد. تایسون در سال 2006 پس از دو با خت پیاپی به دنی ویلیامز و کوین مک براید از ورزش حرفه ای کناره گیری کرد.
    حسین جوادی
    بخش ورزشی تبیان
  9. #9
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot
    مایک تایسون پرحاشیه ترین بوکسور جهان

    مایک تایسون ، پرحاشیه ترین بوکسور جهان (مایك تایسون ) را همه می شناسند. بوكسورسنگین وزن جهان كه برای خودش یكه تازی می كند و سال ها رقیبی در بوكس نداشته* است اكنون نیز با وجود افرادی چون (دنی ویلیامز) كه مایك تایسون بزرگ را شكست داده باز هم قدرت مایی می کند و خود را برترین بوكسورجهان می داند. او اعتماد به نفس بسیار بالایی داردو حاضر بهپذیرفتن شكست نیست .
    او در این باره می گوید من می خواهم ورزش كنم و با بوكس قدرتم را نشان دهم . اما او در نهایت شكست را پذیرفت و از بوكس خداحافظی میكرد.شاید بسیاری از شما از عناوین و افتخارات ورزشی مایك تایسون و زندگی حاشیه ای او مطلع باشیداما بد نیست كمی هم به زندگی خصوصی وروحیات او اشاره ای داشته باشیم ، زندگی تایسون مملو از حاشیه است
    ●زندگی مایك تایسون
    (مایك تایسون ) در ۳۰ ژوئن ۱۹۶۶ درنیویورك بروكلین به دنیا آمد او فرزند(لورناتایسون و (جیمی كینرپاتریك ) می*باشد.در سال ۱۹۷۸ به خاطر یك دعوای خیابانی و سرقت* یك كیف پول در شهر (بروكلین ) دستگیرو به مدرسه پسران (تربون ) فرستاده شد.
    (مایك ) از همان دوران كودكی روحیه ای خشن و ناسازگار داشت از لحاظ بدنی نیز نسبت به بچه های هم سن و سال خود قوی و درشت هیكل تر بود. به طوری كه همه* دانش آموزان مدرسه از او می ترسیدند و جرات نزدیكی به وی را نداشتند.در سال ۱۹۷۹ در كانون اصلاح و تربیت مدرسه تربون زیرنظر یك مربی سرشناس بوكس به نام* (فلوید) تحت تعلیم قرار گرفت . این مربی به او توصیه كرد نیروی* مضاعف خود را در راه ورزش صرف كند. لذا مایك را در باشگاه بوكس*سنگین وزن ها ثبت نام كرد.
    (مایك*) در مدرسه* با دوستانش* مرتب* دعوامی*كرد تا جایی* كه* در سال* ۱۹۸۲ از دبیرستان* به*دلیل* خرد كردن* كاسه* بر سر یكی* ازهمكلاسی*هایش* اخراج* شد.سه* سال* بعد، یعنی* در ۶ مارس* ۱۹۸۵ دراولین* مسابقه* حرفه*ای* شركت* كرد و در راند اول*(هكتور مرسدس*) را شكست* داد. سال* بعد در ۲۰سالگی* در یك* مسابقه* (تره*وور بربیك*) را در رانددوم* شكست* داد و به* عنوان* جوانترین* بوكسورسنگین* وزن* جهان* پیروزی*اش* را جشن* گرفت*.همچنین* با غلبه* بر (جیمز بونیكر) و (شر اسمیت*)در (لاس* وگاس*) عنوان* قهرمانی* wba سنگین*وزن* جهان* را به* خود اختصاص* داد.
    در سال* ۱۹۸۷ یك* مامور پاركینگ* مدعی*شد كه* تایسون* سعی* در اغفال* همكار زن* وی*راداشته* و او را نیز با سلاح* مرگبار و اهانت* موردضرب* و شتم* قرار داده*، لذا از سوی* پلیس* دستگیرشد و به* اتهام* زد و خورد مجبور به* پرداخت* ۱۰۵هزار دلار خسارت* به* آن* زن* شد.
    او در همان* سال* (تونی* توكر) را شكست* داد وعناوین* سنگین* وزن* wbc و wba را به* دست*آورد.
    مایك* در ۹ فوریه* ۱۹۸۸ با (روبین* گیونس*)بازیگر مشهور در (نیویورك*) ازدواج* كرد.
    (مایك*) خوی* خشن* و پرخاشگرانه* خود راگویی* نمی*توانست* كنار بگذارد، حتی* وقتی*ازدواج* كرد. یك* سال* از ازدواج* او نگذشته* بودكه* گیونس* همسر مایك* در یك* مصاحبه* مطبوعاتی*اظهار داشت* كه* تایسون* دچار جنون* و افسردگی*است*. او گفت*: تایسون* به* آرامی* و به* ظاهر با عشق*و علاقه* در كنارش* می*نشیند اما به* ناگهان* او رامی*ترساند و سپس* می*خندد. چند ماه* بعد تایسون*مبل* را از پنجره* خانه*اش* در (برنارد زوبل*) به*بیرون* پرتاب* كرد و گیونس* و مادرش* از ترس* ازخانه* فرار كردند و سپس* گیونس* درخواست* طلاق*كرد. بالاخره* تایسون* و گیونس* در جمهوری*دومینكن* ازدواج* خود را فسخ* كردند. البته*تایسون* د
  10. #10
    مدیر بخـش

    مــدیر بخش
    تاریخ عضویت
    2014/08/12
    نوشته ها
    174
    1,205
    مبارز مورد علاقه AlanPatrick_Headshot
    اعتراف تلخ مایک تایسون : مثل یک حیوان زندگی می*کردم
    ورزش > لیگ برتر - مایک تایسون از کابوس اعتیاد می گوید که زندگی این قهرمان بوکس را چگونه به منجلابی تبدیل کرد.

    هیچ وقت ستاره نشد. این نقطه پایان یک زندگی سراسر تاریکی ست. کسی که می خواست جا پای بزرگی چون محمد علی بگذارد اما قدرت مشت هایش جز بدنامی برایش نیاورد. مایک تایسون مایک تایسون قهرمان پیشین بوکس جهان در گفت*و*گو با نشریه «اسپورت ایلاستریتد» درباره گذشته پرفراز و نشیب خود صحبت کرده است. از روزهایی که اعتیاد به مواد مخدر همه رویاهایش را سوزاند و سرنوشتی دیگر برایش رقم زد. او که باید همه را با مشت هایش نامش می شد قهرمان اول بوکس سنگین وزن جهان اما نامش با زندان افتادن و مهتر از آن برای کندن گوش هالیفیلد در مسابقه معروف بهترین بوکسور سال 1997 جهان ، نامش سر زبان ها افتاد . البته حالا دوباره به زندگی برگشته . زمانی ه دیگر نمی تواند رقابت کند.

    به نظرم حرف*های زیادی از دوران اعتیاد به مواد مخدر داری؟
    گوش کن. من در سن تروپز در جنوب فرانسه بودم. در ایبیزا در اسپانیا. در مونت کارلو بودم. در اوکراین و روسیه بودم. سه ماه تمام همه اینجاها بودم. از روسیه به لیسبون در پرتغال رفتم، از پرتغال به آمستردام رفتم. در آمستردام با یک قاچاقچی مواد مخدر آشنا شدم. خب؟ او فهمید می*خواهم نشئه بشوم و می*خواست با من رفیق شود. خب؟ رفت و کلی کوکائین برایم آورد. خیلی زود سر کیف آمدم. بعد یک مهمانی گرفتم و کلی آدم دعوت کردم. خیلی*ها بودند. بعد همان کسی که در آمستردام دیده بودم آمد و دید چه گندی زده*ام. او همه را از اتاق بیرون انداخت و گفت: «چه کار بدی کردم این همه مواد به تو دادم.»

    در لاس وگاس چطور بود. روزها چه کار می*کردی؟
    روزم این طور شروع می*شد: به یک کلوب می*رفتم، حدود ساعت 2 صبح. چهار ساعت آنجا بودم بعد می*رفتم یک کلوب دیگر که ساعت 6 باز می*کرد. از 6 تا 7:30 شب می*ماندم. مشروب می*خوردم و کوکائین می*کشیدم. همه کار می*کردم. بعد می*رفتم خانه و زنگ می*زدم به دوست*هایم و برای چند ساعت بعد قرار می*گذاشتم. این کار هر روز تکرار می*شد.

    الان کاملا متفاوت به نظر می*رسی
    خیلی خوش*شانس هستم که همسر و بچه*هایم را دارم. نمی*دانم چطور این اتفاق افتاد، اما پسر، الان زندگی* کاملا متفاوتی دارم.

    چند بار سر از مراکز بازپروری درآوردی؟
    پای ثابت این جور جاها بودم. هر روز پنج جلسه داشتم. برای بقیه یک جلسه کافی بود، اما من پنج تا جلسه می*رفتم، برای اینکه بدجوری معتاد بودم. با این حال خیلی خوب بود. یک جور شروع زندگی دوباره بود.

    وقتی یاد آن نشست*های مطبوعاتی جنجالی می*افتید، چه حسی دارید؟
    همیشه دوست دارم آن آدمی باشم که گفت، «لعنت به تو». وقتی می*بینم یک نفر این کار را انجام می*دهد و سعی می*کند ادای من را دربیاورد با خودم می*گویم، طرف احمق است. پس من هم احمق هستم.

    چطور 100 پوند کم کردی؟
    نمی*خوام عجیب و غریب باشم، اما وقتی 300 پوند وزن داری کار برایت سخت می*شود. نمی*خواستم آن طوری زندگی کنم. حس می*کردم یک حیوان هستم. الان خیلی فعال*تر هستم.

    شنیدم به تاریخ باستان خیلی علاقه داری؟
    از زندگی*نامه*های قدیمی خوشم می*آید. هانیبال فوق*العاده بود. کلوویس و فرانک*ها هم همین طور. خان*ها را هم دوست دارم؛ چنگیز و نواده*هایش. گوش کن، کلوویس آدم جالبی بود. او در 15 سالگی پادشاه شد و بعد همه جا را فتح کرد. او اهریمنی بود. نواده*هایش پادشاهان کشورهای مختلف شدند.

    این چیزها را از کجا یاد گرفتی؟
    قبل از اینکه درگیر اینترنت بشوم به کتاب*های صوتی گوش می*دادم. عادت داشتم هنگام کار به آنها گوش بدهم یا وقتی می*خواستم بخوابم.

    دوران زندان چطور بود؟
    عجیب است، اما زندان بهترین اتفاقی بود که برای من افتاد. تصور کن اگر سال*های 1992 تا 1995 بیرون بود، ممکن بود ایدز بگیرم، یا کشته شوم یا هر اتفاق دیگر. باورت نمی*شود آن موقع چه آدمی بودم: مایک تایسون خودبزرگ*بین.

    بعد ها آدمی مذهبی شدی حال نظرت راجع به اعتقاد داشتن چیست؟
    می*دانی، آدم*ها می*گویند، «خدای من بهتر از خدای توست.»، اما چطور می*توانیم ثابت کنیم کدام خدا بهتر است؟ نکته جالب همین است. ما بهتر بودن خدای خود را این طوری ثابت می*کنیم: «یا من تو را اول می*کشم یا تو اول این کار را انجام می*دهی.» می*دانی این تفکرات احمقانه است. همیشه اینکه فکر کنی خدایی هست و می توانی به جایی اتکا داشته باشی ، یک حس شیرین است. اینکه نوری بر یک زندگی تاریک بتابد.

    ترجمه : سید علی افتخاری
صفحه 1 از 3 123 آخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 27

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربران برچسب زده شده

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •